یافتن پست: #بچه

الهی   چه ناز بود بچه  میخوام منم {-18-}


 
دیدگاه  •   •   •  1392/07/24 - 20:24
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تفاوت بین ایران و ژاپن

تو ژاپن از هر 10 تا بچه ای که به دنیا میاد 9 تاشون خنگن، یکی شون باهوش !

اما تو ایران از هر 10 تا بچه، 9 تاشون باهوشن، یکیشون خنگ !

حالا چرا ژاپنی ها این قدر پیشرفت می کنن و ایرانی ها پیشرفت نمی کنن ؟

چون که تو ژاپن اون یه نفر باهوش رو می ذارن بالای سر اون 9 تا خنگ دیگه،

اما تو ایران اون یه دونه خنگ رو می ذارن بالای سر اون 9 تا باهوش دیگه
دیدگاه  •   •   •  1392/07/24 - 19:51
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یارو واسه بچه شش ساله ش تبلت خریده بعد دو روز انداخته تو وان حموم ،

بچه شو دعوا نکرده که تو روحیه بچش اثر منفی نذاره ...

من سه ابتدایی بودم خط کش چوبی سی سانتی بابام رو بردم مدرسه ازم بلند کردن

آقام بعد یه هفته با وساطت بزرگای فامیل رام داد تو خونه ،

والا روحیه توله سگ بیشتر از ما ارج و قرب داشت !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/24 - 19:47
+3
saman
saman
ﭘﺪﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺷﺪ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﺭﻭ ﺭﻭﻯ ﺗﺨﺘﺨﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻧﻰ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻣﺘﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ : ﺑﺎ ﭘﺸﻴﻤﺎﻧﻰ ﻭ ﺗﺄﺳﻒ ﺷﺪﻳﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻮﻳﻢ که ﻣﻦ ﺑﺎ ﭘﺴﺮﻯ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﻋﺸﻖ ﺣﻘﻴﻘﻰ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ  ﺧﻴﻠﻰ دوست ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺘﻰ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﺑﻴﻨﻰ ﻭ ﮔﻮﺷﻬﺎﻳﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻭ ﺍﻗﺴﺎﻡ ﺧﺎﻟﻜﻮﺑﻰ ﺭﻭﻯ ﺑﺪﻧﺶ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎﺑﺎ ﻓﻘﻂ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﻦ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﻫﺴﺘﻢ ! ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺷﺪ . ﺍﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻞ ﺑﺎﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﻢ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺗﺮﻳﺎﻙ ﺿﺮﺭﻯ ﺑﺮﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻳﻤﺎﻥ ﻛﻮﻛﺎﻳﻴﻦ ﻣﻴﺎﺭﻧﺪ ﺩﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﻣﻴﻜﺎﺭﻳﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺟﻤﻊ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺩﻋﺎ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﺍﻳﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﺪﺯ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﻨﺪ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﺳﺘﺤﻘﺎﻗﺶ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ ﻣﻦ ۱۵ ﺳﺎﻝ ﺳﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻣﻴﺪﻭﻧﻢ ﻛﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻛﻨﻢ ﺭﻭﺯﻯ ﻣﻴﺮﺳﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﺎﻡ ﻭ ﺳﺮ ﺑﻬﺖ ﺑﺰﻧﻢ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﻮﻩ ﻫﺎﺕ ﺁﺷﻨﺎ ﺑﺸﻰ ﺩﺧﺘﺮﺕ
ﭘﺎﻭﺭﻗﻰ : ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺷﻮﺧﻰ ﻛﺮﺩﻡ ﻣﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﻓﻘﻂ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻬﺖ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻡ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻰ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ: ” ﻛﺎﺭﻧﺎﻣﻪ ” ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﻯ ﻣﻴﺰ ﺍﺳﺖ …!!! 
دیدگاه  •   •   •  1392/07/24 - 13:15
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
ﺻﺪﺍﯼ بچه همسایمون ﻧﻤﯿﺰﺍﺭﻩ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺸﻢ ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯿﺰﺍﺭﻣﺶ ﭘﺮﻭﺭﺷﮕﺎﻩ ﺑﻌﺪﺷﻢ ﻣﯿﺰﺍﺭﻣﺶ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺭﻓﺖ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﯿﺰﺍﺭﻣﺶ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎﻡ ﯾﮑﯿﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻪ ﺑﺮﻩ ﺳﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯾﺎ !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/23 - 20:23
+3
sahar
sahar


لذت عاشقانه از یه بچه بپرسی من رو چندتا دوست داری و دستاش رو تا جایی که میتونه باز کنه و بگه اینقدر





دیدگاه  •   •   •  1392/07/23 - 12:48
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با خواهرم دعوام شد و بزن بزن …

چنگ انداختم تو صورتش یه دفه داد زد مامااااان این وحشیو از کجا آوردین؟؟؟

مامانمم گفت به بابات گفتم برو پرورشگاه بچه بیار رفت باغ وحش اینو آورد!!!

من:|

من:|
دیدگاه  •   •   •  1392/07/22 - 20:50
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
فامیل ما اعتقادات عجیبی داره بچش به دنیااومده بودقران بازکرده ببینه اسم بچه چی درمیاد
باباش :خداکنه کامران دربیاد (خدامریضای شمام شفا بده)
حالا بگوچی دراومده؟
تبت یدی ابی لهب وتب! هیچی الان یه ابولهب تو فامیل داریم ایشالابعدی ابن ملجمه
دیدگاه  •   •   •  1392/07/22 - 19:35
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما بچه که بودیم مامانمون یه دمپایی داشت
که اگه تو دعوا پرت میکرد طرفت و جاخالی نمیدادی مرگ مغزی میشدی!
حالا ماماناى امروزى میخوان تنبیه کنن میگن:
آیپد جدید که اومد دیگه برات نمیخریم پسر بی تربیت، باید با همون آیپد قبلیت بسازى
دیدگاه  •   •   •  1392/07/22 - 19:29
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
معلم : 10 تاسیب داریم من 9 تاشو میخورم ، چند تا سیب میمونه؟ بچه: همون یكی روهم بردار بخور بدبخت سیب نخورده !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/21 - 19:05
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ