یافتن پست: #بگیرد

*elnaz* *
*elnaz* *
خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته.!!


 بیــــــا تا کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم…


 بیا تا دل کوچــــــــــکم را


 خدایـــا فقــــط با تـــو قسمت کنم..!


 خدایـــــا بیــا پشت آن پنــجــره..


 که وا می شود رو به ســــــوی دلــــــــم!!


 بیـــا پــــرده ها را کنـــاری بزن..


 که نــــــورت بتــابد به روی دلـــــــم!!!


 خدایـــا کمـــک کـــن :


 که پـــروانه ی شعر من جــــان بگیرد..


 کمی هم به فـــــکر دلـــــــم باش…


 مبـــادا بمیـــرد…!!!


 خــــدایــا دلــــــم را


 که هر شب نــفس می کشـــد در هوایـــــت..


 اگر چه شــــــکســــــته!!!


 شبــــی می فرســــتم بــرایــت…!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/3 - 19:05
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به نجوایی صدایم کن.
بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان،
رهایت من نخواهم کرد.
دیدگاه  •   •   •  1392/07/29 - 18:58
+2
*elnaz* *
*elnaz* *

هی فلانی ؛


دیگر هوای برگرداندنت را ندارم ..


هر جا که دلت میخواهد برووووووووو ...


فقط ؛


آرزو می کنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد ؛


آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه ی چشمانت ؛


باز هم آرام نگیری .....


و اما من ؛


برنمی گردم که هیچ ؛


عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع می کنم ،


که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی و


با خاطراتم قدم بزنی ................ .

دیدگاه  •   •   •  1392/07/28 - 21:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾــﺖ ﺗﻨﻬــــﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﻌﻨــﯽ ﮐﻨﻢ !
ﺩﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﯾــﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﯼ , ﻫﻮﺍﯼ ﺳﺮﺩ,
ﺻﺪﺍﯼ ﻣــﻮﺝ
ﺍﻧﺘــــﻈﺎﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﻧﺘﻈـﺎﺭ ....
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺁﯾﯽ
ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻧﻪ ﮐﺴــﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺑﻐﻠﺖ ﮐﻨﺪ
... ... ﻧﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﻧــــﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ
ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﻪ ﻗﺸﻨــﮓ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﺭﯾــــﺎ ﺑﺎﺷﺪ !....
ﺍﺳﻢ ﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬــﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ....
تنهایی
.......



دیدگاه  •   •   •  1392/07/24 - 21:50
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گفت خیلی میترسم، گفتم چرا ؟

گفت چون از ته دل خوشحالم...

این جور خوشحالی ترسناک است…

پرسیدم آخر چرا ؟

و او جواب داد وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/18 - 19:05
+3
saman
saman
اگر بخندی ، دنیا با تو می خندد ، و اگر گریه کنی ، تنها گریه خواهی کرد . زیرا زمین پیر و اندوهگین باید شادمانی را امانت بگیرد ، در حالی که به قدر کافی در گیر مشکلات خویش است . آواز بخوان ، تپه ها به تو پاسخ خواهند داد . آه بکش ، در هوا محو خواهد شد . انعکاس ها ، به صدای شادی محدود می شود ، اما از صدای دغدغه های پس نشینی می کند . شادی کن ، مردم به سوی تو جذب می شوند . اندوهگین باش ،بر می گردند و می روند . آنان شادی کامل و تمام عیار تو را می طلبد ، اما به غم و اندوه تو نیاز ندارند .       
دیدگاه  •   •   •  1392/07/17 - 06:36
+2
mina
mina
دلم را تهدید کرده ام



که اگر



یکــــــــــــــــبار دیگر



بهانه ات را بگیرد



میدهم دوبــــــــــــــــــــاره



بسوزانیــــــــش.
دیدگاه  •   •   •  1392/07/16 - 10:03
+3
saeed
saeed
  هی فلانی!دیگر هوای برگرداندنت را ندارم
هر جا که دلت می خواهد بــــرو
فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد
انقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت باز هم آرام نگیری
دیدگاه  •   •   •  1392/07/15 - 08:54
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عشق

چیز عجیبی نیست عزیز دلم

همین است که تو دلت بگیرد و من نفسم...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/13 - 22:16
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
عجب خدایی داریم !
می تواند مچمان را بگیرد اما دستمان را میگیرد
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 21:38
+1
صفحات: 5 6 7 8 9 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ