یافتن پست: #تمام

ronak
ronak
تجاوز يعني تو تاکسي خانوم بغل دستي از نوع نشستن يک مرد
احساس راحتي نکنه
تجاوز يعني دختري به خاطر ترس از نگاه هرزه يک مردتو گرماي تابستون
مجبور شه مسیری رو بدوه
تجاوز يعني دوستت دارم گفتنت هزار تا معني بده
تجاوز يعني ويران کردن کاخ آرزوهاي يک زن
تجاوز یعنی به قیمت عشق زن را با تن سنجیدن
تجاوز یعنی اسمش را دوستی ساده گذاشتی و دختری به نام دل عشقش دانست...
تجاوز یعنی به جرم پاک بودن ترد شدن
بله تجاوز تنها به معني به زور هم آغوش شدن نيست
7 دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 19:51
+7
ramin
ramin
چه قدر دوست داشتم تمام دلتنگی های این روز ها را با كسی تقسیم می كردم ، و یا كسی بود برای گوش دادن و درد دل كردن ، بماند كه آنقدر فاصله زیاد شده كه هرچه فریاد می زنم گویا صدایم را نه تو می شنوی و نه هیچ كس دیگر ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 18:35
+6
☺SAEED☻
☺SAEED☻
مرد بودن ؛ اثبات مردانگيت به تمام زنان عالم نيست .... مرد بودن ؛ براي يك زن كامل بودنه ... !!!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 18:26
+4
مهسا
مهسا
به دوران کودکیت برگرد
کودک که بودی از زندگی چه میدانستی؟
نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دل
بزرگترین دلخوشیهایت داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترها
و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات
بچه که بودی حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت
دوست داشتنت پاک و بی ریا
بخشیدنت با رضایت
چاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستن
و این پایان تمام کدورتها بود
می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی!
چه شد؟ بزرگ شدی...؟!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 16:56
+8
مهسا
مهسا
تمام مزرعه ها را مترسک ها خوردند

بیچاره کلاغ ها که زیر بار تهمت سیاه شدند .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 16:31
+5
maryam
maryam
از تو متنفرم حتی اگر اندازه تمام ستاره های آسمان هم دوستم داشته باشی

برایت آرزوی مرگ نمیکنم چون باید بمانی و خوشبختی من و بد بختی خود را ببینی . . .

منتظر آن روز هستم

مانند روزی که رفتی و گفتی دیگر باز نمی گردی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 14:13
مهسا
مهسا
خدایا..

در بین تمامی این تاریکی ها..

سختی ها..

شکست ها..

ودر میان ناامیدی این انسان ها..

من رنگ دیگر میگیرم..

رنگ امید..

و دستم را بسویت درازمیکنم..

دست خالی برم نگردان..

نشانم بده که رنگ امید پیروز است..

ونشانشان بده که همه چیز دست توست..

همه چیز.. {-35-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 01:49
+4
☺SAEED☻
☺SAEED☻
دنیا را بغل گرفتیم گفتند امن است هیچ کاری با ما ندارد
خوابمان برد بیدار شدیم دیدیم آبستن تمام دردهایش شده ایم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 00:56
+4
m_69
m_69
صبرت كه تمام شد ، نرو معرفت تازه از آن لحظه آغاز ميشود
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 20:38
+6
ronak
ronak
گفتند حکم؟
ورق دست گرفتیم و خندیدیم
قرار شد حکم دل باشد...تمام سر ها دست تو بود
روزگار دست از ما گرفت...دو به دو، دل دادیم
زندگی آس ِ مان را برید
دو به تک باختیم
بازی روبروی چشم های تو عاقبت ندارد.....!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 16:57
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ