یافتن پست: #تمام

امیرحسین
امیرحسین
برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت: این را به همسر عزیزم تقدیم می کنم که با نبودش باعث شد من بتونم این کتاب را تمام کنم!{-33-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 22:27
+4
سحر
سحر
امشب تمام گذشته ام را ورق زدم : پر از لحظه های سیاه ، لحظه های داغ و
پرالتهاب بی قراری ، دلتنگی افسرده ، خاموشی ، سکوت ، اشک ، سوختن …. چیزی
نیافتم . نفرین به بودن وقتی با درد همراه است
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 17:44
+3
سحر
سحر
من تمام رابطه هایم را با دیگرانقطع کردم تا ضربه ای نخورم ، غافل از اینکه در دراز مدت به خودم ضربه زدم
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 16:54
+8
مهسا
مهسا
غصه مــــرا خورد ...
وقتی دیدم دست به سینه ایستادی ...!
تمام راه را ، برای اغوشــــــت دویـــــــــده بودم ....
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 16:49
+6
ronak
ronak
دلم را که مرور میکنم
تمام آن از آن توست
فقط نقطه ای از آن خودم…
روی آن نقطه هم
میخ میکوبم…
و قاب عکس تو را می اویزم…
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 16:40
+5
ronak
ronak
به اندازه ی تمام سه نقطه های دنیا با تو حرف داشتم
اما
.
.
.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 16:32
+4
sasan pool
sasan pool
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
وقتی که شکست بغض تنهایی من
وابستگی ام را به تو باور کردم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 16:32
+4
مهسا
مهسا
همدردت بودم

وقتی که دردهایت تمام شد رفتی

من ماندمو هزاران درد ناگفته
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 16:20
+3
مهسا
مهسا
برای نبودن که . . .

همیشه لازم نیست راه دوری رفته باشی

میتوانی همین جا

پشت تمام بغضهایت گم شده باشی
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 15:57
+5
مهسا
مهسا
بساط کرده ام

و تمام نداشته هایم را

ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ...

بی انصاف چانه نزن

ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ ...

به قیمت عمرم

تمام شده
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 15:52
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ