یافتن پست: #تنهایی

mary jun
mary jun
خدایا هیچ تنهایی رو آنقدر تنها نکن.....
                       ک ب هر بی لیاقتی بگ ...
                                                                                 عشششقم
دیدگاه  •   •   •  1392/12/29 - 11:21
+2
fereshte
fereshte
خوشبحالتون همه خوابید من از تنهایی و تنهایی خواب نمیرم ولی شما بخوابید آروم
دیدگاه  •   •   •  1392/12/29 - 02:59
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﻦ ﮐﻪ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ،

ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﻢ ﺧﻮﺏ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ... ؟!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/12/28 - 20:24
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به حدی در تنهایی رسیدم که
خودم با تلفن خونه به موبایلم میس کال می ندازم، بعد می خندم میگم کثافططو ببینا :| =))
دیدگاه  •   •   •  1392/12/28 - 19:07
+2
mary jun
mary jun
خدا حافظی ات
عجب خرابه ای ب بار آورده !
نگاه کن....
مدتهاست در تلاشند مرا از زیر آوار تنهایی هایم بیرون کشند  !
دیدگاه  •   •   •  1392/12/28 - 12:30
+5
mary jun
mary jun
ب تنهایی ام افتخار میکنم
چون میدانم
تحمل تنهایی بهتر از
گدایی محبت است..../.
دیدگاه  •   •   •  1392/12/28 - 12:05
+6
fereshte
fereshte
تنهایی چیزای زیادی ب آدم یاد میده  اما تو نرو   بذار من نادون بمونم...
دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 21:59
+5
fereshte
fereshte
بهار .... بود    و ...بهانه ای برای چیده شدن : سبزی عید از تو !!!   بوسیدن دستانت از من !  سالهاست...     سفره ام را در تنهایی چیده ام  کنار سبزه ها   واشکی را ریخته ام  که غرورم   از تو می پوشاند . و هنوز در انتظارم کسی مرا هم بیدار کند !
دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 21:54
+5
fereshte
fereshte
تنهایی تنهایی  تنهایی   هیچ چیز به اندازه ی تنهایی غم انگیزنیست ! تنهایی نام بیهوده زندگیست ! وقتی بیداری خسته و غمگینی وقتی میخوابی کابوس میبینی ! سردت میشود انگار برف روی استخوان هایت نشسته باشد   تنهایی جهنمی نا متعارف است جهنمی با آتش سرد میان شعله ها از سرمایخ میزنی !  تنهایی هول آور است  پر از ظلمت و ناشناختگی مثل خانه ای متروک در حاشیه ی جنگل  عبور نسیمی از لابلای علف ها میتواند از ترس دیوانه ات کند .  وقتی تنهایی به همه چیز و همه کس پناه میبری  پخش میشوی در کوچه وخیابان به جاهایی میروی که نباید بروی به آدم هایی سلام میکنی که نباید...    محبوب من  !  بیا دست مرا بگیر و مرا بیرون بکش ! از کافه های دود و نیشخند از گلوی شبها از گل و لای روزها من پراکنده شده ام بیا مرا جمع کن از کوچه وخیابان بیا مرا جمع کن از دیگران ! تنهایی درنگ در سنگ است حرف زدن از یاد آدم میرود  تنهایی درست مثل پیری ست  خمیدن تک درخت است تنهایی تجسم راه های مسدود است بیچارگی روباه است در یک قدمی مرگ و ترن .  محبوب من !  من تنهایم بی تو هیچ کاری نمیتوانم بکنم  دیگر شعر هم نمی توانم بنویسم و این تنهایی تلخ است تلخ مثل نگاه نوازنده ای که با دست های بریده به پیانو مینگرد  . 
3 دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 21:41
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

نیمه ی گمشده ی من چه کسی میتونه باشه


واسه روح تشنه ی من همیشه دیوونه باشه


کسی که هر کلامش طلوعی تازه باشه


غم و تنهایی ما به یک اندازه باشه


اون کسی که خواستن اون با همه فرق داشته باشه


هر چی که از اوبخونم شعر دلتنگی نباشه


کسی که برای خوندن نشسته توسینه ی من


نفس هاش هوای عشق ، سکوتش صدای عشق


اون که از نهایت عشق منو با اسمم بخونه


منو جزئی از وجودش یا خود خودش بدونه


اونی که گمشده از آغاز  تا که من تنها بمونم


جاده ی جستجوهامو تا قیامت بکشونم


کسی که همیشه عاشق


مثل من دیوونه باشه


تو دنیا اگه نباشه


تو آینه میتونه باشه


نیمه ی گمشده ی من چه کسی میتونه باشه !!!! 

3d93c922d69468f139938a4fef91c296-425

دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 18:55
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ