یافتن پست: #تنهایی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهی پیش میاد که تنهایی از سر و کولت بالا میره .......

کسیو نداری باهاش باشی ... درد دل کنی .... تنهایی تو پر کنی .....

اونوقته که حس میکنی : هیشکی دوست نداره .......

با احساس جوابمو بده ........

شده تا حالا احساس کنی کسی دوست نداره ؟؟؟
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 16:55
+5
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
همـیـشه دلـتنـگى بـه خـاطر نـبـودن شـخصـى نیست!
گــاهى بـه عـلت حضــور کسى در کنـارت است
کـه حـواسش بـه نـگــاه عـاشق تـو نیست

6 دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 16:26
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

تو کافی شاپ نشسته بودم یه نفر اومد گفت : ببخشید شما تنهایید ؟!
یه پوزخند زدم و بایه صدای خسته گفتم : خیلی وقته ...
گفت پس من این صندلی رو ببرم اونور صندلی کم داریم


آخرین ویرایش توسط ramin-rtbm در [1392/04/31 - 16:04]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 15:32
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
زندگی سراسر فریادم میزند اما نمیدانم به کجا مرا میخواند... گاهی غم ؟ گاهی تنهایی ؟ پس شادیش را در کجا پنهان کرده !!!   

                                      
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 17:48
+2
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
گاهی باید بغضت را بخوری و اشکت را تف کنی
که مبادا دل کسی بلرزد …!
حتی در تنهایی خودت ،حق اشک ریختن نداری
چرا که قرمزی چشمهایت دل میشکند …
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 13:07
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

شهرمن غربت دیارم بی کسی اندکی بالاتر ازدلواپسی چند متری مانده تا اوارگی  ده قدم بالاتر از بیچارگی جنب یک ویرانه  می پیچی به راست میرسی درکوچه ای کز ان ماست داخل بن بست تنهایی و درد هست منزلگاه چندین دوره گرد خسته ووامانده از این ماجرادر همان اطراف می بینی مرا

دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 03:01
+8
ساناز
ساناز

مهم نیست حاله من بی تو ... مهم نیست چی به سرم میاد .. مهم اینه که میفهمم دلت تنهاییمو میخواد : (

دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 01:10
+10
لحظه با تو بودن را دوست دارم
لحظه بی تو بودن برایم دردناک و غمگین است
لحظه برایه تو مردن برایم آرزو شده
لحظه خندیدن لب های سرخت *قشنگترین قاب برای قلب بیقرارم وسیاهی چشمانت جایگزینیست زیبا برایه شبهایه تنهاییم

ممنون از بودنت .........
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 01:04 توسط Mobile
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
دلم گرفت ای هم نفس پرم شکست تو این قفس

تو این قمار تو این سکوت چه بی صدا نفس نفس

از نا مهربونی ها دارم از غصه می میرم

رفیق روز تنهایییک روز دستات و می گیرم

تو این شب گریه می تونی پناه حق حقم باشی

تو ای هم زاد هم خونه چی میشه عاشقم باشی

دوباره من دوباره تو دوباره عشق دوباره ما

دو هم نفس دو هم زبون دو هم سفر دو هم صدا

تو ای پایان تنهایی پناه آخر من باش تو

تو این شب مرگی پاییز بهار باور من باش

بزار با مشرق چشمات شبم روشن ترین باشه

می خوام آئینهی خونه با چشمات هم نشین باشه

دلم گرفت ای هم نفس پرم شکست تو این قفس

تو این قمار تو این سکوت چه بی صدا نفس نفس
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 20:55
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمـــی

دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همـــــــدمی

چشم آسایش که دارد از سپهــــــــــر تیزرو

ساقیا جـــــــامی به من ده تا بیاسایم دمـی

زیرکی را گفتم ایـن احوال بین خندید و گـفت  

صعب روزی بــوالعجب کاری پریشان عـالمی

ســـــوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگـل  

شاه ترکـان فارغ است از حال ما کـو رستمی

در طریق عشقبــازی امن و آسایش بـلاست  

ریش بــاد آن دل که با درد تو خواهد مـرهمی

اهل کام و نـــــاز را در کوی رنـدی راه نیست

ره روی باید جهان سوزی نه خـامی بی‌غمی

آدمی در عــــــــالم خاکی نمی‌آیـد به دست  

عالمی دیگر بباید ســــــــاخت و از نـو آدمی

خیز تا خاطر بدان تــــــرک سمرقنـدی دهیم

کز نسیمش بــــــوی جوی مولیـان آید همی

گریه حافظ چه سنجد پیش استغنـای عشق  

کـــــــــاندر این دریا نماید هفت دریـا شبنمی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 20:31
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ