یافتن پست: #تنها

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روی یک کاغذ بی خط
حرفای خسته به نوبت
روی سرزمین نامرد
حرف ت کرده قیامت
ت مثل توِِ،مثل تردید...
ت مثل آخر طاقت...
مثل تنهایی ،مثل تب
مثل آخر خیانت...
عزیزم نقطه ته خط...
برو با خیال راحت
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 14:55
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تنهایی یعنی اینکه .......
تو دسشویی با آفتابه بحرفی
.
.‏
.
.
.
.
.
حالا مورد داشتیم طرف بعد از تموم شدن حرفاش آفتابه رو بوسیده
این یکی دیگه به دعا محتاجه
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 14:34
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خیلی سخته...
خیلی سخته بیشتر از همه دوسش داشته باشی....کمتر از همه دوستت داشته باشه
خیلــــــــــــــــی سخته اونی بشی که اون میخواد...اما براش وجود خارجی نداشته باشی براش
خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخته از همه بگذری بخاطر اون....ازت بگذره بخاطر همه
خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخته تنها دل خوشیت بشه...تنهات بذاره که دل بقیه خوش بشه
خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخته طلبکار باشی و محکوم بشی که بدهکاری
خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخته دوسش داشته باشی و نباشه
دیدگاه  •   •   •  1394/01/20 - 22:16
+3
faezeh
faezeh
عاشقم .....
عاشق اون بالاسری 
اون که تنها با ما پریدو هرزگی نکرد
واسه منی که بندگی نکرد...
دیدگاه  •   •   •  1394/01/6 - 22:28
+5
محمد
محمد

شب است و من حسی ندارم جز احساس تنهایی میان احساسات خود،

در عالم تنهایی خود به دنبال خود می گردم و از خود خبری ندارم


2 دیدگاه  •   •   •  1393/12/18 - 18:29
+5
maryam
maryam
هيشكيم عاشقم نميشه؛ حالا خودم تنها بمونم مهم نيستااااا . . اين همه زيبايى، خوشتيپى، شعور، كمالات داره هدر ميره !!!!!
4 دیدگاه  •   •   •  1393/11/14 - 23:07
+5
maryam
maryam
این تنهایی ها میگذره به مرور..........نه تن بفروش ... نه غرور!!!
2 دیدگاه  •   •   •  1393/11/14 - 12:08
+4
هادی
هادی
براي تو مي نويسم...

براي تويي كه تنهايي هايم پر از ياد توست

براي تويي كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست

براي تويي كه احساسم از آن وجود توست

برای تو که میدانی زیبا ترین هدیه تولدم هستی

براي تويي كه تمام هستي ام در عشق تو غرق شد

براي تويي كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است

براي تويي كه مرا مجذوب قلب و احساس پاك خود كردي

براي تويي كه وجودم را محو وجود خود كردي

براي تويي كه هر لحظه دوري ات برايم مثل يک قرن است

براي تويي كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است...
دیدگاه  •   •   •  1393/11/6 - 14:13
+4
محمد
محمد

" هی آسمان
؟
دل توهم آخرگرفت ؟
قلب توهم درتاریکی مانده؟
خورشید توهم بیوفاشد؟
چشمان تو را هم اشک گرفت؟
آخرمثل من شدی؟
تنها...
خسته...
پژمرده...
بی حوصله...
دلم خيلی گرفته
پس بیا باهم گریه کنیم ...

دیدگاه  •   •   •  1393/10/29 - 13:11
+5
محمد
محمد

عاشق ترین مرد آدم بود که بهشت رابه لبخند حوا فروخت،

حوا که بغض کند حتی خدا هم اگر سیب بیاورد، چیزی جز آغوش آدم آرامش نمیکند...
خوش به حالت آدم...
خودت بودی و حوایت...

وگرنه حوای تو هم هوایی میشد...!
وخوش به حالت حوا...تنها حوای زمین تو بودی...
وگرنه آدم هوای حواهایی دیگرداشت...
دیگر نه آدم،آن آدم است ونه حوا، آن حوا....
من وتو،زاده ی کدامین دو نخستینیم؟؟؟ که نه بوی آدمیت داریم و نه هوس حوا....؟!
وقتی سایه ها بوی انسانیت نمی دهند! همان بهتر که سایه ای بالای سرت نباشد...
اینجابرای حوابودن...
آدم کم است...
به جرم وسوسه چه طعنه ها که نشنیدی حوا....
پس از تو همه تا توانستند آدم شدند...!

چه صادقانه حواشدی و...
چه ریاکارانه آدمیم...!

توآدم...
من حوا...

بیا جهانی دیگر آغاز کنیم...
عشق بورز...
دوستم داشته باش...
تازه سیب چیده ام!

حوابودن تاوان سنگینی دارد...
وقتی آدم ها برای هردم و بازدم به هوا نیازدارند...!

حوا...!
راست بگو تو مگرسیب راپوست کندی وخوردی که دنیا اینگونه پوست مارا می کند؟


دیدگاه  •   •   •  1393/10/29 - 13:02
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ