یافتن پست: #تنها

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی تنهایم گذاشت و رفت بهش گفتم: خط زدن بر تو ,پایان من نیست!
آغاز بی لیاقتی توست....
همیشه بهترین ها برای من بوده وهست,
اگر مال من نشدی...قطعا بهترین نبودی و نیستی...
این تو نیستی که مرا فراموش کرده ای,این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند...
صحبت از فراموشی نیست صحبت از لیاقت است,محکمتر از آنم که برای تنها بودنم آنچه را که اسمش را غرور گذاشتم برایت به زمین بکوبم
احساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت آن
فقیر بودی....
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 19:39
+2
☫خـــادم المهـــدي ☫
☫خـــادم المهـــدي ☫
وبلاگی برای عاشقان خدا و اهل بیت(ع) و امام زمان(عج) ☫عشق یعنی با خــــــــــدا تنها شدن☫
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 18:07
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تنهایی بد نیس
هرجور دلم میخواهد لباس میپوشم
موهایم را اگر فرصت کنم کوتاه میکنم
هر وقت توانستم میخوابم
ساعت ورود وخروجی در کار نیس
و
و
و
فقط یک ایراد دارد
لامصب شب که از خواب بیدار میشوم
طبق عادت میخواهم پتو را رویش بکشم که سرما نخورد
می بینم جایش خالیست............
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 17:40
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لیاقت می خواهد واژه " ما " شدن
لیاقت می خواهد "شریک " شدن
تو خوش باش به همین "با هم " بودن های امروزت
من خوشم به خلوت تنهایی ام
تو بخند به امروز…
من میخندم به فرداهایت
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 17:26
+2
nanaz
nanaz

“بلد نيستم مثل خيليا وقتي ناراحتم از دست كسي همه بديهايي كه در حقم كرده از روز ازل و بزنم تو روش بلد نيستم منت محبتهام و بذارم سر كسي كه با بي مهري آزارم ميده بلد نيستم پشت كسي حرف بزنم و بعد به خاطر منافعم جلوش دولا راست بشم بلد نيستم واسه دردام دنبال همدرد بگردم بلد نيستم از كسي گله كنم فقط بلدم فاصله بگيرم از همه وتنها و تنها تر شم ...”

دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 14:56
+5
nanaz
nanaz
انگار همه ي معشوق ها تصميم گرفته اند كه " بروند"

انگار همه ي عشق ها تصميم گرفته اند " خاطره " شوند

انگار تنهايي دارد " نقش اول " مي شود ....

انگار دنيا دارد تمام مي شود ...

انگار تو داري تمام مي شوي ....
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 12:10
+4
sara
sara
در CARLO
مچاله کن ،
بشکن ،
بند بزن ،
خط بزن ،
خلاصه راحت باش …

ارث پدرت نیست ، دل تنهای من است . .
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 11:52
+5
saman
saman
هی کافه چی...!
میزهایت را تک نفره کن...
نمیبینی؟! همه تنهاییم...!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 02:29
+6
saman
saman


خدایا کودکیم را گرفتی جوانی ام را دادی . . . .


عقلم را گرفتی عشق را دادی . . .


عشق را گرفتی و تنهایی را دادی . . . 


خنده هایم را گرفتی و غم را دادی . . .


آرزوهایم را گرفتی و حسرت ها را دادای .. . .


خدایا برگرد . . .


من هنوز نفس میکشم . . .یادت رفت نفسم را بگیری . . .



دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 01:09
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
خدایا عاصی و خسته به درگاه تو رو کردم،نماز عشق را آخر به خون دل وضو کردم.دلم دیگر به جان آمد در این شبهای تنهایی،بیا بشنو تو فریادی که پنهان در گلو کردم.
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 21:47
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ