یافتن پست: #تو

*elnaz* *
*elnaz* *
عشق یعنی حسم بتواند منطقت را در هم بشکند...................

دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 17:48
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

چرا رفتی چرا من بی قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تا امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم نا شکیباست
چرا رفتی چرا من بی قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم


خیالت گرچه عمری یار من بود
امیدت گرچه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
چرا رفتی چرا.من بی قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم


چرا رفتی چرا من بی قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تا امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم نا شکیباست
چرا رفتی چرا من قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم


دل دیوانه را دیوانه تر کن
مرا از هردو عالم بی خبر کن
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده


چرا رفتی چرا من بی قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم

2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 15:55
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دگر تنها نیستم مدتی ست باتو در خودم.....زندگی میکنم....
دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 13:29
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به بعضی از پسرا هم باید گفت

.
.
.
.
.
.
آق پسر
.
.
.
.
.
.
عزیزم
.
.
.
.
.
آخه قربونت برم
.
.
.
.
.
.
.
.
"دوست دارم"

والا!
همیشه که نباید کل کل و مسخره بازی باشه!

بعضی وقتا هم باس حرف دلو زد
حالا به صف بشین منتظرتونم=((^__^))=
دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 13:19
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسره استاتوس زده:
بنده سال اول دکترای روانشناسی بالینیم. یک پسر دایی دارم هر جا می رسه میشینه منو مسخره میکنه که توکه دکتر نیستی ( تحت تاثیره ساختمان پزشکان). خلاصه یک روز توی جمع کثیری از فامیل نشسته بودیم به پسر داییم گفتم
حال شما خوبه پسر دایی؟؟؟؟؟؟
بهم گفت مگه تو دکتری حالمو می پرسی!!!!!!!!!!
منم با صدای بلند گفتم نه من دامپزشکم البته حوزه تخصصیم هم دام های بزرگه!!!!!!!!!
جمع در حال گاز زدن در و دیوار بودن که متوجه شدم پسر داییم محو شده
از یابنده تقاضا می شود با دریافت مژدگانی اونو تحویل بده
دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 13:14
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ساعت 01:00 شب وسط کلی لوس بازی های عاشقونه
هزار مدل قربون صدقه های از ته دل یه sms بهش بدی با این مضمون
" aziizam asheghetam "
یک دقیقه بعد. ..
دو دقیقه بعد....
سه دقیقه ....
دقیقه ها پشت هم می گذره و هنو منتظری
بهت بگه" man bishtar "
اخه قبل این که شبا باهاش حرف نزنی خوابت نمیبره
نگران میشی...
بهش زنگ میزنی...
داغون میشی ...
خورد میشی ...
پیرمیشی ...
قلبت به درد میاد ...
دستات به لرزه میوفته....
بغض راه نفستو میگیره ...
اشک توو چشات حلقه میزنه..
فقط با شنیدن این صدا :

" مشترک مورد نظر در حال مکالمه است"!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 13:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دینگ دینگ...
گوشیو بر داشتم ببینم کی smsداده
new masseg from firoozeh!!!
خدایا فیروزه نداشتیم تو مخاطبین...
فورا بازش کردم...نوشته بود...
سلام ..من ایرانسلم...خخخخخ...انقد واس من شاخ شدی که پیامامو نخونده پاک میکنی...کور خوندی...خب حالا بگو بینم تو مسابقه شرکت میکنی یا نه!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 13:00
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خیلی دوس دارم وقتی عصبانی میشم
.
.
.
.
.

.
مثل تو فیلما بزنم آینه رو بشکونم
ولی نمیشه
مامانم جـــــــــــــــِـــــرَم میده میفهمی؟!
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 12:53
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیروز رفتم آزمایش بدم
پولش شده سیصدو بیست هزار تومن
بابام گفته فقط اگه تو چیزیت نباشه من میدونمو تو...

صبح تا حالا دارم دعا میکنم سرطان داشته باشم.:|
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 12:46
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



با اینکه دوری از چشام ، تصویرت اما عالیه
میبوسمت از راه دور، لبهام به اینم راضیه
این بوسه ها از راه دور، شیرین ترین دل بازیه
کاش اینجا بودی پیش من،دستاتو میدادی به من
حرفامومی فهمیدی و ..میگفتی ازمن دل نکن !
میبوسمت از راه دور،وقتیکه چشمام روهمه
خیلی ازم دوری ولی،این فاصله خیلی کمه !
میبوسمت از راه دور، این کار هر روز منه
چشمام همیشه چشم به راس،تنها به در زل میزنه
چشمام و میدوزم به در،شاید یه کم دلخوش بشن
شاید که اینبار آینه ها، مارو بهم نشون بدن
شاید ببینم پیشمی،اینجا نشستی رو به روم
شاید که رویاهای من ،اینبار نمونه ناتموم
دیدگاه  •   •   •  1393/05/28 - 22:15
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ