♥ نگار ♥
+عـــــــشقم؟!!
_ جونـــــــــم؟!!
+ دوست دارم!!!
_ میـــــدونم!!!
+ اینکه الان تو با من حرف می زنی.... یه نعمته....
_ .....(سکوت عاشقانه)
+ ولی... اینکه دیگه قرار نیس یاهم حرف بزنیم....قسمته....
قســـــمت!!!
♥ نگار ♥
میروم ازرفتنم شادباش
ازعذاب دیدنم آزادباش
گرچه تو تنهاتر ازمن میروی
آرزودارم ولی عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را
♥ نگار ♥
شما " اگرچه واژه ی محترمی است ، اما " تو " شدن لیاقت می خواهد...
♥ نگار ♥
اعتراف میکنم تا حالا 3 بار کتاب شازده کوچولو رو خوندم ولی هیچ کدوم از این دیالوگایی که اینور اونور مینویسنو ندیدم توش!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به نظرتون نویسنده کجای کتاب قایمشون کرده نامرد؟؟؟؟
♥ نگار ♥
اعتراف میکنم::
یه روز داخل مترو صندلیم رو به یک پیرزن دادم
در حقم دعا کرد و گفت:
جوان دعا میکنم پیر شی اما هیچ وقت نوبتی نشی!!
سوال کردم حاج خانم نوبتی دیگه چیه ؟؟
گفت فردا که از کار افتاده شدی و قدرت انجام کارهای عادی روزانت رو نداشتی
بین بچه هات به خاطر نگهداریت دعوا نشه که امروز نوبت من نیست. من نگهش نمی دارم، نوبت توست.
امیدوارم هیچ کدوم ما هیچ وقت نوبتی نشیم!!
♥ نگار ♥
اعتراف می کنم من تا یازده سالگیم فکر می کردم لندن یه کشوره=/
تازه فکر می کردم برج ایفل هم توی لندنه=/
یادمه یه بارم یه نفر میخواست قانعم کنه که لندن یه شهره و پایتخت انگلستانه من بهش میگفتم دروغ نگو پایتخت انگلستان که منچستر یونایتده!!!!
ینی جغرافیام در حد صفر بوده هاااااااا....من نمی دونم چه جوری تونستم دوره ی ابتدایی رو تموم کنم و نیوفتم=!
♥ نگار ♥
من اگر استاد گيتار بودم به هنرجوهام قبل از آموزش هرچيزى ميگفتم نواختن گيتار الزاما صداتو قشنگ نميكنه.
♥ نگار ♥
شماهم وقتی بچه بودین چسب آبکی میریختین کف دستتون فوت میکردین خشک که شد میکندین
یا فقط من از این کرما داشتم!!؟؟ :/
♥ نگار ♥
ﯾﺎﺭﻭ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ ﺯﻧﺶ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ :
ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ ﺳﻮﭘﺮﻣَﻦ؟
ﻣﯿﮕﻪ : ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ .
ﺯﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺳﻮﭘﺮﻣَﻦ؟
ﻣﯿﮕﻪ : ﮐﺎﺭﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﯾﻢ . ﯾﻪ ﺩﻭﺭ ﻫﻤﯽ ﻣﺮﺩﻭﻧﻪ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ .
ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﺩﯾﮕﻪ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﺳﻮﭘﺮﻣَﻦ ؟
ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺎﺑﺎ ﭼﻪ ﺧﺒﺮﻩ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﻦ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﻦ ! ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﭼﯿﻪ ؟؟ !!
ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺁﺧﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﺷﻮﺭﺗﺸﻮ ﺭﻭﯼ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻧﻤﯿﭙﻮﺷﻪ ﻏﯿﺮ ﺳﻮﭘﺮﻣَﻦ
خدا رحمتش کنه