یافتن پست: #تو

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم یکیو میخواد سرمو بذارم رو شونه های مردونش
از دنیا شکایت کنم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
فقط4شونه

قد180یابیشتر

سینه ها سپر

دوربازو50

بوی ادکلنشم تلخ وسرد

دیگه همیناباشه فکرکنم بتونم حرف بزنم...
دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 14:25
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




مرد باس اینجوری
به خانومش ابراز عشق كنه
در حد ایست قلبی
و رفتن توی كما!!

دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 14:06
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
طرف می خواد بمیره وصیت می کنه سی سال برام نماز صبح و مغرب و عشا بخونید.
ازش می پرسن پس نماز ظهر و عصر چی؟
گفت: نمی خواد اونو تو اداره خوندم!!!!..
دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 14:03
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه روزی میرسه زنگ میزنی بهم و میشنوی: مشترک مورد نظر در حال مکالمه است... این تلافی اون همه پشت خط موندنام...

یه روزی میرسه اس ام اس میزنی ک دلم گرفته و منم بهت هیچ جوابی نمیدم و بعد چند ساعت یه اس ام اس رایگان میدم ... این تلافی همه اون بیخیال بودنات...

یه روز میرسه که زنگ میزنی و با بی میلی میگم: بعدا بهت زنگ میزنم ... این تلافی همه اون بی محلیات....

یه روزی میرسه ک بهم زنگ میزنی میگی عشقم و منم توی جواب بهت میگم عشقت نیستم... این تلافی روزایی ک بهم میگفتی عاشقت نیستم...

و در آخر ی روزی میرسه کی میگی دارم میمیرم و من میگم مزاحمت نمیشم راحت باش .... این تلافی روزهایی که مردم و بیخیالم بودی

پس : نگران رفتنی ها نباش ؛ زمین گرد است...
دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 14:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه لذتی داره صبح بلند بشی
ببینی یه نامه به آینه ی میزآرایشت چسبیده شده :
سلام دلیلِ زندگیم !
صبحِ قشنگت بخیر ..
پاشو وسایلو جمع کن می خوایم بریم سفر،چمدون به سلیقه ی خودت برام لباس بزار
شب پرواز داریم..
نمی گم کجا که غافلگیر شی
راستی
قربونِ چشمات برم که الان متعجبه و می دونم اگه اونجا بودم
جیغ می زدی بغلم می کردی، تا رسیدم تحویلم بده!
دوست دارم همسفرِ زندگیم
.
.
.
.
.
.
.
فقط خواستم یاد آوری کنم لذت داره! وگرنه همچین شریک زندگی حتی در حد افسانه هم وجود نداره.به زندگیتون برسید :D :D
دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 13:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
[!]ه میگفت :
پیامبر ساده زیست بود، شیر بز می خورد!!!

انگار ردبول و دلستر هم توی منو بوده ولی پیامبر نمی خورده.
آب بوده و شیر دیگه!!!
حضرت هم بهترین گزینه ی ممکن رو انتخاب کردن؛
"شیر"

بدبختی داریمــــا..!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 13:21
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


2 دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 13:15
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دختره ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ پسرش ﻣﯿﮕﻪ :
ﺍﮔﻪ ﯼ ﺭﻭﺯ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻢ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
پسره ﻣﯿﮕﻪ ﭖ ﻥ ﭖ ﻋﮑﺴﺘﻮ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﺏ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺯﯾﺮﺵ
ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺷﺎﯾﺪ..!p



دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 13:13
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی خدا حضرت یوسف رو مبعوث كرد، یوسف پرسید:
خب الان من باید چی كار كنم؟
خدا فرمود: هیچی تو فقط پا نده، همین
دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 13:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اومدم خونه ، میبینم یه سری کاغذ چسبیده به دیوار ، روش نوشته +18 ، همینطور که مسیر کاغذها رو دنبال میکنم ، میبینم میرسه تو آشپزخونه ، آخرین برگ روش نوشته :
" آشغالا رو بزار دم درب "
دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 13:01
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ