نشسته بودم جلوی تاکسی یه دخترو پسرم عقب نشسته بودن که یه دفعه دختره جیغ کشید "دستتو بکش بیرون کثافت"!!!! . . . . . . راننده هم کوبید رو ترمز پسررو از ماشین کشید پایینو یه دل سیر زدش... سوار ماشین که شد از دختره پرسید خانوم،پسره چیکار کرد؟ دختره گفت:آشغال دستشو تا ته کرده بود تو دماغش من راننده پسره زبون بسته : هیچ شکلکی یافت نکردم براش بزارم
میدونی خدا تو دنیات گاهی اوقات آدما به جایی می رسن که دلشون می خواد داد بزنن و بگن بسه دیگه نمی کشم میدونی من به اونجا رسیدم صدای خورد شدنم رو حس می کنم اما عرضه ی فریــــــــــــــــــــــــــــــاد زدن ندارم
هنـوز ، تــه مـانـده ی بـوســه ات را ، روی لـبــم می مکــم ... هنـــوز ، تــه مـانـده ی آغـوشتـــ را ، مـُحکـم بـغـل می کنـم ... !! هنـــــوز با ته مانده ی خاطراتت، زندگی می کنم.............!!!!!!