♥ نگار ♥
من اولش یه گوله نمک یددار بودم بعدش دستو پا در آوردم …
گفتم درجریان باشی ^__^
♥ نگار ♥
این دخترایی که رژ لبشون تا بالای لبشون اومده همونایی هستن که تو بچگی تا نقاشی هاشون رو رنگ میکردن از خط میزدن بیرون !
♥ نگار ♥
این دخترا که ناخونای دست چپشون رو خیلی شیک لاک می زنن وسطشم طرح میزنن خفن ، مینیاتور و نقش برجسته و … اما دست راستشون رو میبینی انگار ساناز پنج ساله از تهران نقاشی کشیده …
اینا رو اذیت نکنید ، اینا دست چپشون ضعیفه !
♥ نگار ♥
ﺳﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻳﻬﻮ ﻳﻪ ﻭﺍﻧﺖ ﺳﺒﺰﻱ ﻓﺮﻭﺵ ﭼﺮﺍﻍ
ﻗﺮﻣﺰﻭ ﺭﺩ ﻛﺮﺩ
ﭘﻠﻴﺲ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﮔﻔﺖ ﻭﺍﻧﺖ! ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻱ !.؟
ﻭﺍﻧﺖ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﮔﻔﺖ :ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻴﺮﻡ ﺧﻮﻧﻪ
ﻳﻌﻨﻲ ﻳﻪ ﻫﻤﭽﻴﻴﻦ ملت خجسته ای ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻣﺎ!
♥ نگار ♥
توی آسانسور بودم یه دختری هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت : چطوری ؟
گفتم : الحمدلله
یه نگاهی به من کرد ، هندزفری شو جابجا کرد !
معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه!
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم :
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله
![{-49-} {-49-}](http://bia2uni.ir/i/icons/s101.gif)
1393/02/5 - 22:31![{-44-} {-44-}](http://bia2uni.ir/i/icons/s90.gif)
1393/02/6 - 18:15