یافتن پست: #تو

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز تو حموم یهویی زدم زیر اواز

بابام برگشته میگه : زهر خر کره مار!!!!!!!!

بیش از حد توانش عصبی شد :)))))
دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 20:15
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یادش بخیربچه بودیم، یدستمال کهنه، چیزی پیدا میکردن میذاشتن لای پامون تاهفته بعد...
الان پوشک زدن واسه بچه باخروجی هوا ازهردو طرف، ۸ لایه محافظ، ویتامینه، همراه با عصاره مالت. خلاصه فول آپشن دیگه! باال سی دی هم توشو میشه دیددیگه لازم نیست بازش کنند.




دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 20:11
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

خدایا تو که به من

خوشگلی دادی...

خوشتیپی دادی...

خوش زبونی دادی...

خوش برخوردی دادی...

خوش لباسی...

همه چی دادی...

خو یکم اعتماد به نفسم میدادی چی میشد هااااا؟؟؟<img src=(" title=":((" />

هییییییییی <img src=(" title=":((" />((


دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 20:02
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

انتظار ِ شعور از بعضیا

مثه این میمونه بری ایستگاه ِ اتوبوس و منتظر باشی هواپیما بیاد !

:D
دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 20:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

لـواشك رو بایـد دراز دراز بـُـریـد، پـهـن كـرد،

نـمـك پاشـیـد روش، جـوری كه دونـه های بزرگ نـمـك روی لواشـك رو سـفـیـد كـنـه،

بـعـد لوله كـنـی بـذاری گوشـه لپـت....

یه زحمت بکشین اب دهنتونوقورت بـدیـد :|

با تشکر.... راستی اونیم که گفتی خودتی :|

دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 19:54
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻟﻐﺖ ﺁﻗﺎﯾﺎﻥ :

ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻡ؟

ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﭼﻄﻮﺭﯼ ﻣﭽﻢ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘﯽ؟


ﭼﻪ ﺟﺎﻟﺐ , ﺑﻌﺪ ﭼﯽ ﺷﺪ؟

ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺍﺭﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟ ﺑﺲ ﮐﻦ ﺩﯾﮕﻪ


ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﭘﯿﺪﺍﺵ ﮐﻨﻢ .

ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﺷﺊ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻣﺘﺮ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ
ﺩﺍﺷﺖ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭘﺎﺷﻢ


ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭﺍﻡ ﯾﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺩﺍﺭﻡ .

ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﯾﻪ ﮐﻢ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺪﻩ ﯾﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻨﺪﯼ ﺟﻮﺭ ﮐﻨﻢ !!!

خخخخخخ :D

دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 19:53
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

چیزی را که برای خود نمی پسندی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نگه دار تولد یکی از فامیل ، یا دوستات بکن تو پاچش

دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 19:50
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شاید یه روزى بفهمم تو عکساى دسته جمعى دارن به چى میخندن
ولى هیچوقت نمیتونم بفهمم تو عکساى تکى واسه کى جدى میشن !
دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 19:49
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



من به مامانم اسمس میزنم جواب میده "پیامت دریافت شد"!

یه چیز تو مایه هاى

عمار عمار یاسر، یاسر به گوشم :|

خخخخخخخخخخخ




دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 19:47
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



خدا بیامرزه ای ننه مارو...آقو ای زن اصلا به آرایش اعتقادی نداشت!

حتی یه مدت شایعه شده بود که عباس آقا(قصاب محلمون)

طرح سیبیلاشو از رو سیبیل ننه ما الگوبرداری میکنه!

یه بار مدیر مدرسه به ما گفت:

ساده فردا جشن روز مادر داریم به مادرت بگو بیاد مدرسه

آقو ای ننه ما اومد تا چشم مدیر بهش خورد افتاد سر ما تا میخوردیم مارو زد.

ها ها ها...هی میگفت:

منو مسخره کردی بچه!؟رفتی باباتو آوردی واس روز مادر!؟

آقو آخر مارو بخاطر ای قضیه از مدرسه اخراج کردن...

پروندمونم فرستادن آموزش و پرورش ممنوع التحصیلمون کردن...

آخرشم ای ننه ما دست به صورتش نزد...ها ها ها ها ها ها...

خخخخخخخخخخخ





دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 19:46
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ