بچه که بودم عاشق اون لحظه ای بودم که مهمونا میرفتن …
بعد با سرعت باد میومدم میوه ها و شیرینی های تو بشقابشونو میخوردم
کی کارتون فوتبالیستهارو یادشه؟ یادش بخیر،اون موقع هفته ای یه بار میداد
وقتی ی قسمت تموم میشد طرف می گفت:ادامه ی داستان در قسمت بعد
منم مونده بودم اینا چطوری یک هفته رو هوا میموندن و نمی افتادن
یادش بخیر… آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست، اونا یه درس از ما عقب تر باشن