یافتن پست: #حال

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ای مــــــــــــــــــــرد....
من زنی هســــــــــتم....
ڪہ فقــــــــــط رنــــــــــگ رژلــــــــــبم ڪافــــــــــیست تــــــــــا
مردانــــــــــگی ات را بـــــہ تــــــــــباهے بڪشاند
حــــــــــال ضــــــــــعیفہ ڪیست!!؟؟؟؟
7 دیدگاه  •   •   •  1394/02/26 - 19:24
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



چه حالی داشت سکو تمان ؟

زمانی

که نگاهم در نگاهت قفل می شد../
دیدگاه  •   •   •  1394/02/25 - 20:54
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر:سلام(خداکنه بشناستم)
پسر:سلام بفرمایید؟(خدایاینی واقعاخودشه؟)
دختر:نشناختی؟(بااسترس)
پسر:چراشناختم,,,کارم داشتی؟(باخوشحالی)
دختر:شنیدم یکی دیگه پیشته,,خوش میگذره باهاش,,,شوخ هست؟خوش اخلاق هست؟(خداکنه بگه هیشکی نیس باهام)
پسر:اره خوبه,,,خوش میگذره(هیچکس برای من مثه تونمیشه,,,کاش بودی)
دختر:اهاا,,منم اوضام خوبه عالیه عالیم(بدون توهمه چی داغونه)
پسر:....(چرااین رابطه بهم خورد؟)
دختر:چراچیزی نمیگی؟باشه خوش بگذره,خدافظ(خداکنه بگه برگرد)
پسر:حله,,,خدافظ(توروخدانروبمون)
دیدگاه  •   •   •  1394/02/23 - 23:27
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه بارم تو ۹ سالگی سر ظهر تو خونه دراز کشیده بودم .حوصلم سر رفته بود .گفتم چیکار کنم چیکار نکنم؟گفتم بزار زنگ بزنم برای یه بار هم که شده 118 بعد اسگل کنمشون و بخندم یخورده حوصلم جا بیاد .
اقا زنگ زدم 118 مرد ورداشت .گفتم:( الووو.ببخشید شماره تلفن سیندرلا رو میخوام .)
یهو یارو گفت :اره ؟؟؟منو اسگل میکنی ؟؟الان من شمارتو میدم تا قطع کنن و دارم با دوربین میبینمت .گفتم اگه راست میگی من الان در چه حالم ؟؟بخدا گفت دراز کشیدی بقل تلفن .بخدا .
من سکته کردم .گفتم:اقا جون مادرت ببخشید .غلط کردم . تو رو خدا ببخشید .
یارو ترکیده بود از خنده .منم گریه ام گرفته بود اگه قطع کنه من چی به مادرم بگم .
تا 2 هفته هر روز دقیقه به دقیقه مثل اسگلا تلفن رو ور میداشتم ببینم بوق داره یا نه .
دیدگاه  •   •   •  1394/02/22 - 14:25
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



حالا که گیج گیج حالا که مست مست
با من بگو هنوز آیا امید هست؟
یک مشت حرف خیس در قلب دفترم
یک دشنه در گلو یک کلت در سرم
دیدگاه  •   •   •  1394/02/15 - 19:39
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



گوگل اگه شیرازی بود وقتی یه چیزی رو سرچ میکردی . .
اول می پرسید" کاکو میخوی چیکار !؟!؟ "
بعد که توضیح میدادی میگفت : "حالو خیلی واجبه !؟ "
اگه جوابت مثبت بود
میگفت : خعله خب کاکو ، بیشین یه کم بگردم بیبینم چیطوو میشه ؛
ولی قولت نمیدم!



دیدگاه  •   •   •  1394/02/15 - 18:55
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

شک کرده بـودم کسی بین ماست


حالا یقین دارم من بین دو نفر بودم


چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من

دیدگاه  •   •   •  1394/02/15 - 18:39
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

آقا ما هرجا واسه کار رفتیم یه نگا بهمون انداختن گفتن تست اعتیادم داری؟


حالا واسه معافیت سربازی که رفتیم دکتره گفت


جوون به این پهلوونی حیف نیست نره سربازی 	</div>
					
										<div class=

دیدگاه  •   •   •  1394/02/15 - 18:26
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻣﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﻢ؟
۱- ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ.
۲ - ﮐﺎﻧﺎﻝﻫﺎﯼ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﺍ ﺷﻤﺎ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﯿﺪ.
۳ - ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ
ﺟﺎﺭﻭ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺳﺖ، ﭘﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ
ﻧﯿﺰ ﺟﺎﺭﻭ ﺑﮑﺸﺪ.
۴ - ﺑﺎ ﺁﻭﺍﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ، ﻣﻮﺟﺒﺎﺕ ﺷﺎﺩﯼ ﻫﻤﺴﺮ
ﺩﻟﺒﻨﺪﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﯾﺪ .
۵ - ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭘﺨﺖ ﻏﺬﺍﺳﺖ،
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﺯﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﻧﺎﺧﻮﻧﮏﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﻏﺬﺍ ﺑﻪ
ﺍﻭ ﺩﺭ ﭘﺨﺖ ﻏﺬﺍﯼ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩﺗﺮ ﻭ ﻟﺬﯾﺬﺗﺮ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﺩﻫﯿﺪ.
۷ - ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ
ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺎﻧﻪﯼ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺏﺑﺎﺯﯼ
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .
۸ - ﻣﻮﻗﻊ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺒﺰﯼ، ﺯﻥﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺗﺎ
ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﺮﮐﺰ، ﺳﺒﺰﯼﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﺪ.
-9 ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎ
ﻫﺴﺖ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﮑﻠﮏ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺵ
ﺩﺭ ﺑﺮﻭﺩ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦﺟﺎ ﺍﺯ ﻫﻤﻪﯼ ﺁﻗﺎﯾﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻪ
ﺧﺎﻧﻮﻣﺎﺷﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ.
ﻧﺸﺮ ﺩﻫﯿﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﻪ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﺧﻮﺩ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﻮﻧﺪ
دیدگاه  •   •   •  1394/02/15 - 18:25
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خودم پراندمت نازنین!
وقتی با حرف هایم بهت بال دادم
حالا رنگ آسمانه ای دیگر را به رخم من می کشی
دیدگاه  •   •   •  1394/02/12 - 22:34
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ