سلامتی روزیکه من سفید پوشیدم... رفیقا مشکی پوشیدن و من حال میکنم با تیریپشون... سلامتی اون چندتاشونه که تابوت نحسه من رو شونه هاشونه... سلامتی یه صدای بلند و صدای تکرار جمعیت... سلامتی صدای صوت قرآن یه بینوا... سلامتی اشکا... سلامتی خاکا... سلامتی سنگا... سلامتی دل کندنا... سلامتی بغض کردنا... سلامتی تنهایی زیر خاک... سلامتی روزیکه نیستم... سلامتی روزیکه رفیقا فراموشم میکنید... سلامتی روزی ک هیچ یادوخاطری ازم تو ذهن اطرافیام نمونه... سلامتی اون دسته افرادی ک با یادشون زندگی کردم ولی ی لحظه ب فکرم نیوفتادن... سلامتی اون بیل و کلنگی که منو از این همه بدبختی آزاد میکنه... سلامتی اون همه خاکی که روم میریزن تا بفهمم چقد سنگینی میکردم رو دله بعضیا... سلامتی این بغض لعنتی که مثه مرد خودشو نگه داشته... سلامتی روزی که تک تکتون میگین :بیمعرفت چرا رفتی ؟ سلامتی روزی که بگین :پاشو دلم واسه دیونه بازی و مسخره بازیات تنگ شده،،،، سلامتی روز آخر زندگیم ! ! ! سلامتی خودم كه مردم و رفتم ،خدا به داده شما برسه با این دنیای مجازی و راستكیتون=؛
استیون هاوکینگ ( نخبه ی معلول ) اگه تو ایران به دنیا میومد ته تهش دعوتش میکردن برنامه ی ماه عسل ، از بدبختیاش میگفت اونوقت خودشو مادرشو مجری با هم میزدن زیر گری.
دانشمند بزرگیه ولی....به بهشتو جهنم اعتقادی نداره و اونارو یه افسانه میدونه که ادما برایه هراسشون از مرگ درست کردن به عقیده اون حتی خدا هم وجود نداره.......دروغ چرا من خوشحالتر بودم اگه تو ایران زندگی میکرد...خخخخخخ
شادی یعنی . . . . . . . . . . خوشحالی ، خشنودی ، بی غمی ، خوشی و خرمی به جان خودم از لغت نامه دیدم حتما که نباید یه چیز فلسفی باشه ! برید حالش رو ببرید با این اطلاعات ادبیاتی که براتون نوشتم …