یافتن پست: #حس

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نیمه ی گمشده ی من الان باید خیلی خسته شده باشه . . .
از بس دنبال من گشته و نتونسته منو پیدا کنه . . .
حقم داره بنده خدا . . . !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
جا داره از همین تریبون یه خسته نباشی بهش بگم . . .
و بگم که امیدتو از دست نده “خواستن توانستن است . . . !
به حرف اینایی هم که میگن ” گشتم نبودنگرد نیست!”هم گوش نده . . .
اینا حسودن نمیخوان منو تو بهم برسیم . . . !
تنبلی نکن بیشتر تلاش کن که خداوند با صالحین است
دیدگاه  •   •   •  1393/04/3 - 21:18
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
داور صدامو دارى ؟؟؟
.
.
.

به احترامت هیچوقت حتى نداشتم به [!] کارى
..نگرفتى پنالتى با این که میدونستى
ایرانى هستیم رومون نى اون حسى
که تو بازى اول بود هست
شاید از اولشم نباید میکردى با ما لج
.رو همه موقعیتا بستى چطور چشاتو...
هیس هیچى نگو فقط ببر صداتو
ببین چه دپرسم چه بى حسم
.من حتى به فیسبوکم نمیرسم.... دیگه برو که قید [!] زدم..... خخخخخخخ
دیدگاه  •   •   •  1393/04/3 - 20:59
+4
hamed
hamed

بَختَک در افسانه‌ها و باور عامیانه ایرانی نام موجودی تخیلی است که شبها قصد خفه کردن افراد در خواب را دارد. برخی منابع نیز بختک را با کابوس هم‌معنی دانسته‌اند. البته بختک با کابوس هم معنا نیست، بختک موجودی نامریی است که شب هنگام بر بدن انسان چیره می‌شود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل می‌کند، درین حالت انسان فقط نظاره گر ناتوانی خود است. ترسی بدون دلیل وجود انسان را در بر می‌گیرد و انسان توان کوچک‌ترین واکنشی نسبت به این ترس ندارد.در برخی باورهای قدیمی معتقدند که بختک روی سینه افراد می‌نشیند و تمام وجود انها را فلج می‌کند. شاید ترس انسان گرفتار از این موجود نیز بدلیل این است که حضور انرا بر روی خود احساس می‌کند ولی نمی‌تواند انرا ببیند. برخی دیگر بر این باورند که بختک در درون انسان رخنه می‌کند و بدن را در اختیار می‌گیرد. اصطلاح «بختک روی زندگیش افتاده» نیز ازین جا وارد ادبیات فارسی شده‌است.


بختک یا فرنجک، به عقیده عوام، کنیز اسکندر بود. هنگامی که کلاغ به مشک محتوی آب حیات که اسکندر با خود از ظلمات آورده بود منقار زد و آن را درید و آب حیات بر زمین ریخت، این کنیز بی درنگ مشتی از آن آب را برداشته نوشید و اسکندر که سخت خشمگین شده بود به ضرب شمشیر بینی او را بینداخت، و فرنجک از گِل، و به قولی از خمیر، بینی ئی برای خود ساخت. فرنجک که به سبب نوشیدن آن آب عمر جاودانه یافته‌است چون کسی را به پشت خفته ببیند بر سینه او می‌جهد. اگر در آن حال خفته بیدار شده چنگ در بینی او اندازد فرنجک از بیم آن که بینیش کنده شود گنجی از گنجهای اسکندر را که می‌شناسد رشوت خواهد داد تا دست از بینیش بردارد. بختک که به سبب همین افسانه بینی گلی، دماغ گلی و خمیری نیز خوانده می‌شود به عقیده عوام در تاریکی و بخصوص زیر درخت‌ها و در جنگل‌ها و باغ‌ها می‌گردد. ظاهرأ این اعتقاد از ناآگاهی عوام به گاز کربنیکی که شب‌ها از گیاهان متصاعد می‌شود و کسی را که در جنگل یا در زیر درخت خفته باشد به خفقان می‌افکند ناشی شده‌است.برخی افراد معتقدند، در صورتی که بتوان گلو یا دماغ بختک را گرفت، می‌توان هر آرزویی کرد تا بختک آن را برآورده کند.
دیدگاه  •   •   •  1393/04/2 - 16:23
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻩ ﭘﻨﺞ ﺷﻨﺒﻪ ﺷﺐ ﻣﯿﺮﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﮐﻠﯽ ﭘﯿﺎﺩﻩ
ﺭﻭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻥ ﺁﺧﺮ ﺷﺐ ﻣﯿﺎﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﺴﺘﮕﯽ

ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ !!!!!
ﺑﻬﻠﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﺣﺪﺱ ﺯﺩﯾﺪ !!!!!
ﺍﻭﻧﺎ ﺍﺯ ﮐﻔﺶ ﺗﻦ ﺗﺎﮎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻻﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﺿﺨﯿﻤﯽ
ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻧﻊ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﺪ ﻣﺪﺗﻬﺎ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﻭﯼ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ
ﺍﺯ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﻭﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯾﺪ .
ﺍﻻﻧﻢ ﺑﺮﻭ ﯾﻪ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﺗﻦ ﺗﺎﮎ ﺑﺨﺮ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﯼ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﺧﻔﻪ ﺷﻮ
ﻣﻨﺤﺮﻑ
دیدگاه  •   •   •  1393/03/31 - 19:37
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
 - محمد م ط,نوید نیازی نیازی,آلان  احمدی,مرد تنهای شبم دیگه,بهار جوادی,فرشاد م,خالو صابر,امید کثیریان,نیما    ,حسین  جون,سلوا زمانی,دوست صمیمی,سوگند نیازی,علیرضا جنجالی,م ر مر م ر ما,















دیدگاه  •   •   •  1393/03/31 - 19:05
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آقاهه میره سربازی، دور كلاش قرمزی،

آچین و واچین….با صدای چی؟

با صدای مرغ…..

یه مرغ دارم ر وزی 2 تا تخم میكنه، چرا 2 تا؟

چون دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده….

شاید پشت كوه انداختی؟ نه خیر ،

زنجیر منو بافتی، بله . بابا اومده ، با كی اومده؟

اون كیه باهاش؟ چی چی آورده ؟ نخود و كیشمیش ،

با صدای چی؟ با صدای گاو ، گاو حسن چه جوره ؟

نه شیر داره نه
.
.
.
.
.
.
.
.
.…………… واقعاَ نشستی همشو خوندی؟
من بهت افتخار می کنم:))
دیدگاه  •   •   •  1393/03/31 - 18:40
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از مشکلات من در درس علوم اول دبستان این بود که فک می کردم حس چشایی مربوط به چشمه، حس بینایی مربوط به بینی!
دیدگاه  •   •   •  1393/03/28 - 17:40
+5
*elnaz* *
*elnaz* *

سرلوحه وصیتم این است..
بعدازمرگم جنازه ام را بسوزانید میخواهم...



حسرت سرخاک آمدنم به دل خیلی ها بماند..


دیدگاه  •   •   •  1393/03/25 - 23:17
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﻨﻮ ﺩﺯﺩﯾﻦ
ﺑﻌﺪ ﺩﺯﺩﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ،ﺑﺶ ﮔﻒ ::
ﺍﮔﻪ ﺑﭽﻪ ﺍﺕ ﺭﻭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻱ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻣﻠﻴﻮﻥ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺍﺯﺍﺩﺵ ﻛﻨﻴﻢ
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮔﻔﺖ ﺑﻬﺶ ﺍﺏ ﻣﻴﺪﻳﻦ
ﺩﺯﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﺍﺭﻩ
ﮔﻔﺖ ﺑﻬﺶ ﻏﺬﺍ ﻣﻴﺪﻳﻦ
ﺩﺯﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﺍﺭﻩ
ﮔﻔﺖ ﺟﺎﻱ
ﺧﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﻩ
ﺩﺯﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﺍﺭﻩ
ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﺑﻴﺎﻳﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﺷﻢ ﺑﺒﺮﯾﻦ
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺯﺩﻩ ﺑﺮﺍﻡ ﺁﮊﺍﻧﺲ ﮔﺮﻓﺖ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﺧﻮﻧﻪ
ﺗﺎﺯﻩ ﭘﻮﻟﺸﻢ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩ
دیدگاه  •   •   •  1393/03/25 - 20:27
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تماشاچی‌ های ایران توی جام جهانی یه مشت مصرف کننده‌ ی چای احمد و برنج محسن
و تلویزیون صنام و یخچال فریزر امرسان هستن
بچه ها مچکریم :|
دیدگاه  •   •   •  1393/03/24 - 17:12
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ