یافتن پست: #خاطره

saman
saman
در CARLO
برو برس به زندگـیت کار من دیگه تمومـه الهی خوشبخت بشی که خوشبختیت آرزومه

برو و اصلا فکر نکن خاطره هایی داشتیم یادت هم نیار که ما باهم چه روزهایی داشتیم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 12:04
+5
مهسا
مهسا
گریزانم از این خسته ترین شکل حیات
و از این
که به به پایم بستند
می گریزم از
می گریزم از
و تو ای پاک ترین ها
همه جا در پی می گردم...

دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 16:26
+6
saman
saman
تو از عشق حرف نزن معنی عشقو نمیدونی

میگی دوستم داری اما میری و نمیمونی

اره میری ولی غم تو دلم اسیره سخته

شاید قسمت اینه اون که برات میمیره رفته

فقط وقتی میری نگو که کار روزگاره

قشنگیش همینه عشقت تو رو تنها میذاره

تو از عشق حرف نزن عشق معنی تازه نداره

میخوای بری برو دوست داشتن اندازه نداره

برو تو البوم خاطره هام عکساتو بردار

باید یادم بره عشقت همین بود بی کم و کاست

باید یادم بره روزای خوب و شاد برفی

باید یادم بره هر چی که میگفتی هر حرفی

خودت یه روز میای شاید یه ماه شاید یه سال یه قرن دیگه

بدون من چشم به راهتم ته قصه همینه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 16:19
+4
saman
saman
برایت خواهم نوشت

از ابهام لحظه ها

از تردید

از حجم مرگ آور نبودنت

از کسانی‌ که رد می‌‌شوند و بوی تو را می‌‌دهند

... برایت خواهم نوشت

از حدیث تلخ بغض‌های تا ابد

از قناعت به یک خاطره ، یک یاد

از صبوری من و جای خالی‌ تو و شب‌های من

برایت خواهم نوشت

حتی تو هم برای من نبودی...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 16:08
+6
saman
saman
برایت خواهم نوشت

از ابهام لحظه ها

از تردید

از حجم مرگ آور نبودنت

از کسانی‌ که رد می‌‌شوند و بوی تو را می‌‌دهند

... برایت خواهم نوشت

از حدیث تلخ بغض‌های تا ابد

از قناعت به یک خاطره ، یک یاد

از صبوری من و جای خالی‌ تو و شب‌های من

برایت خواهم نوشت

حتی تو هم برای من نبودی...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 15:59
+5
saman
saman
در CARLO
قشنگیش همینه عشقت تورو تنها میذاره
تو از عشق حرف نزن معنی عشقو نمیدونی
میگی دوستم داری اما میری و نمیمونی
اره میری ولی غم تو دلم اسیره سخته
شاید قسمت اینه اون که برات میمیره رفته
فقط وقتی میری نگو که کار روزگاره
قشنگیش همینه عشقت تو رو تنها میذاره
تو از عشق حرف نزن عشق معنی تازه نداره
میخوای بری برو دوست داشتن اندازه نداره
برو تو البوم خاطره هام عکساتو بردار
باید یادم بره عشقت همین بود بی کم و کاست
باید یادم بره روزای خوب و شاد برفی
باید یادم بره هر چی که میگفتی هر حرفی
خودت یه روز میای شاید یه ماه شاید یه سال یه قرن دیگه
بدون من چشم به راهتم ته قصه همینه
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/9 - 14:34]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 14:33
+3
saman
saman
برایت خواهم نوشت

از ابهام لحظه ها

از تردید

از حجم مرگ آور نبودنت

از کسانی‌ که رد می‌‌شوند و بوی تو را می‌‌دهند

... برایت خواهم نوشت

از حدیث تلخ بغض‌های تا ابد

از قناعت به یک خاطره ، یک یاد

از صبوری من و جای خالی‌ تو و شب‌های من

برایت خواهم نوشت

حتی تو هم برای من نبودی...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 17:00
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
پا بند کفش های سیاه سفر نشو،یا دسته کم به خاطره من،دیرتر برو...هی پا به پا نکن که بگویم سفر به خیر،مجبور نیستی بمانی،ولی نرو... همیشه زنده میمونن با یاده تو ترانه هام،منو ببخش اگه بازم اشکام چکید رو نامه هام،دیگه تموم شد فرصتم خاطره هام پیشت باشه،تموم خاطراته خوب خدانگدارت باشه....
این شعر واسه سلطان احساس
مجید خراطهاست
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 00:10
+6
saman
saman
ديگر دير است!


خيلی دير!


برای اينكه يادت بيافتد دوستم داری...


ديگر دير است!


برای اينكه بفهمی عاشقم بوده ای


ديگر دير است !


و دير يعنی حالا كه با خاطره هايت


... بيشتر از حضورت


خو گرفته ام...


دير يعنی حالا



كه آرامم بی تو


دير آمدی بانو ...!
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/5 - 15:40]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 15:40
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
بی خیال تر از همیشه ای ، بی وفاتر از گذشته ای ، با آن دل سنگت مرا تنها گذاشتی و داری میروی…

نه فکر آنکه مرا وابسته کرده ای به خودت ، نه یاد آنکه خاطره ها نمیسوزاند دلت …

و میسوزاند دل من را هر چه خاطره بینمان گذشته ، و عذاب میدهد این دل خسته …
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 15:14
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ