یافتن پست: #خانوم

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
با دوس دخترم داشتیم از خیابون رد میشدیم ، عینک دودی زده بود. گشت اومد گفت خانوم چه نسبتی با شما دارن؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
... ... .
.
.
منم گفتم : خانوم کور هستن دارم از خیابون رد می کنم.
کصافط باهام کات کرد!!
تازه کلی هم پیش ماموره بهم فحش داد!
ماموره مونده بود بخنده یا بگیره
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 16:25
+4
hamid
hamid
پسرا که به پارک دوبل خانوما میخندین

:)) تا حالا فوتبال بازی کردنشونو دیدین ؟ اون دیگه ته خندس
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 23:22
+6
hamid
hamid
واقعا معلوم نیست چرا خانوما اینجوری هستن...
از خدایی که همه ی قدرت عالم در دستش هست فقط شوهر میخوان بعد همه ی چیزهای توی عالم رو از اون شوهر بینوا میخوان!!!
=))))))
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 23:20
+5
behzadsadeghi
behzadsadeghi
به سلامتی پسری ک وقتی پلیس گفت خانوم کی باشن؟سرشو بالا گرفت و گفت . . . . عشقمه کجا باید بیام؟{-15-}{-15-}
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 19:41
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻮﻡ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﻣﺤﺘﺮﻣﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ .
اول ﺭﻓﺘﻦ ﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ ﺁﺏ ﻣﯿﻮﻩ ﻭ ﮐﯿﮏ ﻭ ﺑﺴﺘﻨﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ بعدش ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ،ﭼﻠﻮ ﮐﺒﺎﺏ ﻭ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﺗﺮﺷﯽ ﻭ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻭ ﺩﻭﻍ ﺧﻮﺭﺩﻥ .

شب که ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺧﻮﻧﻪ ، چند بار زنگ زده اما ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺗﻠﻔﻨﺶ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺩﻩ .ﭘﺴﺮﻋﻤﻮﻡ ﻫﻢ ﺁﺧﺮ ﺷﺐ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺍﺱﺍﻡ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ : ﭘﺲ ﮔﺸﻨﺖ ﺑﻮﺩ!! :| :|
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 11:09
+1
nanaz
nanaz
 

 


ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎ ﻭ ﺍﻗﺎ ﭘﺴﺮﺍﯼ ﻭﺭﻭﺩﯼ 92 ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ !

 


 

 


ﻫﻔﺘﻪ ﺍﻭﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺸﯿﺪ!

 


ﺍﺯ ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻦ …

 


ﺷﺎﺧﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﻭﻡ،ﺳﻮﻡ ﻣﯿﺎﻥ

 


ﻣﺪﯾﻮﻧﯿــﻦ ﺍﮔـــــــــــــﻩ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣـــــﻮ ﻣﯽ ﮔـﻢ…

 

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 12:42
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

میدونی چرا خانوما وقتی عروس میشن لباس سفید میپوشن ؟ چون مراسم ازدواج در اصل مراسم آغاز دوران آزادیشونه


آخرین ویرایش توسط ramin-rtbm در [1392/06/30 - 21:29]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 21:28
+5
saeed
saeed


شکستن و خورد شدن و گریه مرد رو دیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب تماشا کن...
تنها.... آروم و بی صدا....
آی خانوم....... حالا هی برو داد بزن بگو منو شکستن و تنهام گذاشتن.
مرد یعنی این
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:11
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



مردم که تـــــــــــــو باشی
زن بــودن خوب است
از میان تمام مذکــر های دنیـــــــــــــا
فقــط کافیست پای تـــــــــــو درمیــان باشد
نمیدانی برای تـــــــــــو خانوم بودن چه کیفی دارد




دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 18:06
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



حبیب آقا، نه کافه رفته است، نه کتاب خوانده است و نه سیگار برگ برلب گذاشته و کلاه کج بر سر...

نه با فیلم تایتانیک گریه کرده است و نه ولنتاین میداند چیست...

اما صدیقه خانم که مریض شد، شبها کار میکرد و صبحها به کار خانه میرسید...

در چشمانش خستگی فریاد میزد، خواب یک آرزو بود...

اما جلوی بچه ها و صدیقه خانوم ذره ای ضعف بروز نمیداد. حبیب آقا عشق را معنا میکرد، نمایش نمیداد...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 16:44
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ