یافتن پست: #خداوند

Mitra Mohebbi
Mitra Mohebbi
خداوندا !!
چی دیدی در سوسک که به او بال دادی ؟؟
نه واقعا ؟؟ سواله برام ..
در من ندیدی در سوسک دیدی؟
3 دیدگاه  •   •   •  1390/12/21 - 21:19
+7
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
خداوند به سه طریق به دعاهایت پاسخ میدهد
او میگوید :آری و آنچه میخواهی را به تو می دهد
او میگوید :نه و چیز بهتری به تو می دهد
او می گوید:صبر کن و بهترین را به تو میدهد
4 دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 22:25
+10
OMiD
OMiD
حکایت عجیبی است! خداوند می بیند و می پوشاند,مردم نمی بینند و فریاد می زنند!{-59-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 16:35
+3
☺SAEED☻
☺SAEED☻
خداوندا : به مذهبی ها بفهمان که
مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید
پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 00:27
+9
-1
reza
reza
دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد ، در عزایش گوسفندها سربریدند ( شریعتی )
.
.
.
از خداوند چیزی برایت میخواهم که جز خدا در باور هیچکس نگنجد! دکتر شریعتی.
.
.
.
در بیکرانه زندگی دو چیز افسونم کرد ، آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست و خدایی که نمی بینم و میدانم که هست.. ( دکتر علی شریعتی )
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 19:18
+4
mehdi
mehdi
و خداوند عینک آفتابی را آفرید

تا پوششی باشد بر چشمان پف آلود

تلی باشد بر موهای وزیده

فیگوری باشد برای تیپ های ناقص

ماله ای باشد برای دماغ های ضایع !
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 19:15
+5
reza
reza
مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد ؛

چون در هر بهار برایت گل می فرستد و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند.

به یاد داشته باش که پروردگار عالم با این که می تواند در هر جائی از دنیا باشد ، قلــب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگوئی گوش می کند...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 19:07
+6
ramin
ramin
خداوندا، مگذار آنچه را که حق می دانم

به خاطر آنچه که بد می دانند، کتمان کنم . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 15:28
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
چه مغرورانه اشك ريختيم چه مغرورانه سكوت كرديم چه مغرورانه التماس كرديم چه مغرورانه از هم گريختيم غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند هديه شيطان را به هم تقديم كرديم هديه خداوند را از هم پنهان كرديم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 14:43
+4
mohammad
mohammad
باتو،همه ی رنگهای این سرزمین مرا نوازش می کند







باتو،آهوان این صحرا دوستان همبازی من اند




باتو،کوه ها حامیان وفادارخاندان من اند




باتو،زمین گاهواره ای است که مرا در آغوش خود می خواباند




ابر،حریری است که برگاهواره ی من کشیده اند




وطناب گاهواره ام را مادرم،که در پس این کوه هاهمسایه ی ماست در دست خویش دارد باتو،دریا با من مهربا نی می کند




باتو، سپیده ی هرصبح بر گونه ام بوس میزند






باتو،نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می زند







باتو،من با بهار می رویم




باتو،من در عطر یاس ها پخش می شوم




باتو،من درشیره ی هر نبات میجوشم




باتو،من در هر شکوفه می شکفم




باتو،من درمن طلوع لبخند میزنم،درهر تندر فریاد شوق میکشم،درحلقوم مرغان عاشق می خوانم در غلغل چشمه ها می خندم،درنای جویباران زمزمه می کنم




باتو،من در روح طبیعت پنهانم




باتو،من بودن را،زندگی را،شوق را،عشق را،زیبایی را،مهربانی پاک خداوندی را می نوشم




باتو،من در خلوت این صحرا،درغربت این سرزمین،درسکوت این آسمان،درتنهایی این بی کسی



،
غرقه ی فریاد و خروش وجمعیتم،درختان برادران من اند و پرندگان خواهران من ان
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 22:33
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ