یافتن پست: #خدای

mah3a
mah3a
یه جمــله که تــه دلـــت گـیــر کــــرده و دوس داری بـــه خدا بگـــی رو بنــــویس :
بدون تعــــارف و خجــــالـــت . . .

اولم خودم : خدایا اونی که قسمتم نیس رو سر راهم قرار نده !
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/11 - 16:07
+2
mah3a
mah3a
خدایا ، یه بُر به این زندگیمون بزن
شاید دو تا حکم افتاد دستمون
تا هر کس و ناکسی آسشو به رخ ما نکشه
دیدگاه  •   •   •  1390/12/11 - 01:23
+7
عسل ایرانی
عسل ایرانی
دیشب مثه بچه آدم دراز کشیده بودم جلو تلویزیون داشتم فیلم بـــِزَن بــــِزَن میدیدم ....
یهو بابام اومـــد یدونه محکم زد تو ســـرَم : 0
میگم خو برا چی میزنی ؟؟؟
میگه : میخواستم احساس کنی جـلوی اِل سی دی سه بعدی خوابیدی :-/

... خداییش ماجراها دارم با این بابام : )
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/11 - 00:40
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
نامه ای به خدا
یك روز كارمند پستی كه به نامه هایی كه آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می كرد

متوجه نامه‌ای شد كه روی پاكت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای

به خدا ! با خودش فكر كرد بهتر است نامه را باز كرده و بخواند...در نامه این طور

نوشته شده بود :

خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم كه زندگی‌ام با حقوق نا چیز باز نشستگی

می گذرد. دیروز یك نفر كیف مرا كه 100دلار در آن بود دزدید. این تمام پولی بود كه

تا پایان ماه باید خرج می كردم. یكشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از

دوستانم را برای شام دعوت كرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم.

هیچ كس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم. تو ای خدای مهربان تنها امید من

هستی به من كمك كن ...

كارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همكارانش نشان

داد. نتیجه این شد كه همه آنها جیب خود را جستجو كردند و هر كدام چند دلاری

روی میز گذاشتند. در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...

همه كارمندان اداره پست از اینكه توانسته بودند كار خوبی انجام دهند خوشحال

بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 21:36
+5
mah3a
mah3a
دختر: بابا کی میریم خرید کنیم
پدر:دخترم هنوز حقوق ندادن همه جنس ها گرون امسال یه کم باید صرفه جویی کنیم
اخبار ساعت 9:
آقا اوومدین خرید؟؟؟....بله خیلی هم خوبه جنس ها ارزون هستش و قیمت ها مناسب

دختر نمیدونه پدره کارگرش دروغ میگه یا اخبار...
خدایا هیچ پدری را تووو این موقیعیت قرار نده که فرزند کوچکش بهش شک کنه و پدر شرمنده ي اولاد بشه
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 18:16
+8
Hossein Behzadi
Hossein Behzadi
‫خدایا
انتخاب واحد دنیا را كه خودت برایمان انجام دادی!
كاش لااقل سیستم حذف و اضافه ای نازل میكردی.
خیلی از واحد ها را باید حذفــــــــــــ كنم.‬
دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 15:44
+1
benyamin
benyamin
دعای خانمها:
خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم،صبر بده تا تحملش کنم،اما قدرت نده که میزنم لهش میکنم {-3-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 23:30
+1
ashkan
ashkan
خداییش متن هارو میخونین یا الکی لایک میدین؟{-28-}
6 دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 21:57
+6
-2
aB'Bas S
aB'Bas S
در Romantic
خدایا تقدیر مرا خیر بنویس

آنگونه که آنچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم

و آنچه را تو زود می خواهی من دیر نخواهم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 19:57
+4
شاهین
شاهین
یک روز یه [!]

اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان.. ؛

خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛

یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم

یه روز یه رشتیه..

اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛

برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلق شاه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛

اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد

یه روز یه لره...

اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛

ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد

یه روز یه قزوینی یه...

به نام علامه دهخدا ؛

از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد

یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی

تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!!
و اینجوری شادیم

این از فرهنگ ایرانی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 19:47
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ