یافتن پست: #خدای

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدایا
بت بود ... بت شكن فرستادی ...
من اینروزها پر از بغضم ... بغض شكن هم داری؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 17:10
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



خدایــــا !

خط و نشان دوزخـــــت را برایـــم نکش !

جهنم تـــــر از نبــــودنش

جایـــی سراغ ندارم…




دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 17:04
roya
roya
گفتم خدایا از همه دلگیرم! گفت :حتی از من ؟

گفتم خدایا دلم را ربودند ! گفت : پیش از من ؟

گفتم : خدایا چقدر دوری ؟ گفت : تو یا من ؟

گفتم : خدایا تنها ترینم ! گفت : بیشتر از من ؟‌

گفتم : خدایا کمک خواستم ؛ گفت : از غیر از من ؟

گفتم خدایا دوستت دارم گفت : بیش از من ؟

گفتم خدایا اینقدر نگو من ! گفت من توام ؛ تو من
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 12:48
+2
*elnaz* *
*elnaz* *

یـه جـایی هـم هسـت تـو زنـدگی بعـد از کلــی دویــدن



یهـو مـی ایستــی !!



سـرتـو مینــدازی پـائیـن و آروم میگـی :



خدایــا دیگــه زورم نمیــرسـه !!



دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 00:01
+3
*elnaz* *
*elnaz* *

خدایا… میخواهم اعتراف کنم دیگرنمیتوانم ، 



 



خسته ام من امانت دارخوبی نیستم



 



“مراازمن بگیر” مال خودت من نمیتوانم نگهش دارم….



دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 23:55
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
با توام ، با تو که دستت دست دنیا ساز رنجه
با توام با تو که بغضت معنی آواز رنجه اگه یخ باد
ستمگر پی قتل عام برگه اگه این باغ برهنه باغ تاراج تگرگه
اگه بی پناهی گل رنگ بی پناهی ماست دستتو بذار تو دستم
وقت پیوند درختاست رو تن سخت درختا
بنویس و دوباره بنویس که شکست یک شقایق مرگ باغ ، مرگ باهار نیست

بهترین بهترین من: خوب خوب نازنین من!
نام تو همیشه مرا مست میکند بهتر از شراب بهتر از تمام شعرای ناب!
نام تو ،اگر چه بهترین سرود زندگی است من تو را به خلوت خدایی خیالی خود:
"بهترین بهترین من"خطاب میکنم، بهترین بهترین من!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:48
+2
saeed
saeed

 


خدایا!


دستانی را در دستانم قرار بده


که پاهایش با دیگری پیش نرود...

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 20:31
+4
saeed
saeed
خدایا! دستانی را در دستانم قرار بده که پاهایش با دیگری پیش نرود
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 19:47
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

خدایا! مرا به بزرگی چیزهایی که ارزانی کرده ای
آگاه کن تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را برهم نریزد

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 16:47
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باران میبارید …
از درزهای کفش کهنه کودکی سردی باران را … وقتی که از کنار نانوایی رد میشد …
از نگاه ناتوان برای خرید نان داغ ، عشق را دیدم که در چشمانش به مروارید شبیه تر بود !!!
خدایا به آسمانت چیزی بگو !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 15:32
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ