خداییش وقتی طرفتون بهتون خیانت می کنه .
اگه پای یه آدم حسابی در میان بود بهش حق بدین !!
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
. 
ولی لامصب مشکل اینجاس که همیشه پای یه عنتر به تمام معنا وسطه

خدایـــــــــــــــــــــــــــــا ...

چه ساختــــــــه ایــــــــــــــــــــــــــــ ...

دل آدم هایت یکــــــــــــــــی ازیکــــــــــــــــی سنگــــــــــــی تر ...

دروغ هایشان یکــــــــــــــــــــی از یکـــــــــــــــی زیباتر ...

نگاه هایشان یکــــی از یکـــــــــــی معنی دار تر و سنگین تر ...

روحشان یکـــــــی از یکـــــــــــــی هـفـــتـــــــــــ رنـــگـــــــــــ تر ...

و

هر یک برای خود ،

یکــــــــــــــی از یکـــــــــــــــی خــــــــــــــدا تـــــــــر !...

دل من صندوق صدقات نیست

که گاهی سکه ای محبت در آن بیاندازی

و پیش خدای دلت فخر بفروشی که مستحقی را شاد کرده ای

چه زیبا خالقی دارم..

چه بخشنده خدای عاشقی دارم..

که میخواند مرا با آنکه میداندگنه کارم..

اگر رخ بربتابانم,دوباره مینشیندبر سرراهم..

دلم رامی رباید با طنین گرم وزیبایش

که در قاموس پاک کبریایی,قهر,نازیباست

چه زیبا عاشقی را دوست می دارم

دلم گرم است,می دانم که می داند بدون لطف او تنهای تنهایم

خدای من, خدایی خوب می داند

ومی داند که سائل را نباید دست خالی راند

چه ترس از ظلمت شبها به هنگامی که می گوید

عزیزم حاجتی داری اگر,اینک بخوان مارا

که من حاجت روا کردن برای بنده ام را دوست می دارم..

خدایا منو ببخش

 
اگه یه وقتایی فکر می کنم وظیفه ات هست که همه چیز رو بهم بدی و یه جورایی همیشه ازت طلبکارم...

 
خدایا منو ببخش
 

اگه بابت اون چیزهایی که بهم ندادی اون جور که باید شکرت رو به جا نمی آرم...
 

خدایا منو ببخش

 
که همیشه تو ناخوشی ها یادم می افته که یه خدایی هم دارم...

 
خدایا منو ببخش

 
که همیشه تو نمازم همه جا هستم الا در نماز...

 
خدایا منو ببخش
 که همیشه برای همه چیز و همه کس به اندازه ی کافی وقت دارم؛ جز برای نماز خوندن و با تو بودن...


خدایا منو ببخش

 
اگه یه وقتایی یادم می ره که تو خدایی و من بنده ات

دل به عشق خدای یکتا ده /  قطره را رهی به دریا ده

تا نماند ز عاشقان اثری/  خاک مجنون به آب لیلا ده

نه با ارزش ... خدایا به من توفیق تلاش در شکست صبر در نومیدی رفتن بی همراه کار بی پاداش فداکاری در سکوت دین بی دنیا عظمت بی نام خدمت بی نان ایمان بی ریا خوبی بی نمود عشق بی هوس تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی انکه دوست بداند روزی کن

از یه بنده خدایی میپرسن آرزوت چیه؟

میگه کاشکی تبریز پایتخت بود.میگن چرا؟

میگه آخه اونوقت به ما میگفتن بچه تهرون.