یافتن پست: #خدا

علـــــــــــــــــی
علـــــــــــــــــی
خدایا من را كه آف[!] گارانتی هم داشتم؟ دلـــم دیگر كار نمی كند
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 22:20
+2
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
ما برفتیم تا جایی برای خودنمایی شما باز شود{-7-}
دوستتون دارم...چونه هم نزنید که قبول نمیکنم
شب همگی بخیر{-35-}
آخرین ویرایش توسط sin_sin در [1390/12/28 - 22:16]
8 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 22:10
+11
علـــــــــــــــــی
علـــــــــــــــــی
از قدیم مدیما گفتن واسه کسی بمیر که واست تب کنه..
قدیمیا چه پرتوقع بودن...
-
-
-
-
-من واست میمیرم ..حرفی نیست..
اما خدا نکنه تو تب کنی...!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 22:07
+5
reza
reza
باران عشق همیشه می بارد اما در نوروز قطره های باران طلایی رنگند

از خدا می خواهم که همیشه زیر این باران خیس شوی . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 22:03
+5
reza
reza
چــرا آدمـــا نميـــدونن بعضــــــــي وقتهــــا خـــــداحافـــــظ يعنـــــــي
نــــذار برم
يعنـــــــي بــرم گــــردون
سفــــت بغلـــــم کـــن
ســـــرمو بچـــــسبـــون به سينــــه ت و
... : بگــــــو
!!!!!خدافــــظ و زهــــر مـــار
بيخــــــود کــــردي ميگي خدافـــــظ
مگـــــه ميـــذارم بــــري؟ !!!
مــــــگه الکيــــــــه !!!!
چــــــــرا نميـــــفهمـــــن نميخــــــــواي بري !!!
چـــــــــرا ميـــــــذارن بــــري ................
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:51
+2
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
آن را که جای نیست همه شهر جای اوست

درویش هر کجا که شب آید سرای اوست

بی‌خانمان که هیچ ندارد بجز خدای

او را گدا مگوی که سلطان گدای اوست

مرد خدا به مشرق و مغرب غریب نیست

چندانکه می‌رود همه ملک خدای اوست . . .
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:46
+11
مهسا
مهسا
نیازی به انتقام نیست

فقط منتظر بمان...

آن ها که آزارت می دهند،

... سرانجام به خود آسیب می زنند.!!!

و خداوندبه عنوان پاداش صبرت اجازه می دهد
تماشاگرشان باشی !

{-2-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:45
+6
Behdad
Behdad
عموم میخاست بره سفر خارج واسه همین زود تر اومد عید دیدنی
با این هیکلم زوری عیدی داد بهم
2تا تراول 50 تومنی داد
بیشترین عیدی بود که تو عمرم گرفتم {-46-}{-42-}
آخرین ویرایش توسط BEHDAD در [1390/12/28 - 21:38]
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:37
+6
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
والا ما بچه بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا خانوم رضایی! میگفت: شما… مام میگفتیم: ما؟ میگفت: بعله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبتر بشین! مام میرفتیم عقب! بعد میگفت: یکم عقبتر! آقا مام تا نزدیکیهای در ورودی میرفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشون نده..! یعنی یه همچین بچه های دوست داشتنی ای بودیم ما..!{-7-} {-11-}
10 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:21
+13
reza
reza
غریب روزگاری است...جان را به نقد می ستانند و عشق را به نسیه می فروشند!غرور را به گرو میگذارندو محبت را گدایی می کنند!...خدای را به سیم و زر می فروشند و سیم زر را به غمزه ای هرزه!...آبرو را چون آب در کف دست نگه می دارند و دروغ را چون مدال بر سینه!...غریب روزگاری است
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:05
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ