♥ نگار ♥
دختر باس...
خووول و دیوونه باشه...!
جورى که بگى خدا منو ازدست این نجات بده...!
لوس وحسود باشه...!
رژ پررنگ بزنه جورى که دلت آب شه براش...!
کلى عکس بگیره...!
اگه عاشقت باشه هردو دیقه یه بار بگه...!
گاااااازت بگیره...!
لوس حرف بزنه...!
هم شیطون باشه هم خانوم...!
پایه باشه...!
خنگ باشه و با خنگ بازیاش بخندونتت...!
♥ نگار ♥
خلبان هواپیما توسط میکروفن به مسافرین خوش امد میگفت..
ناگهان فریاد زد"خدایا کمک کن...
سکوت مرگباری کل هواپیما را فرا گرفت
دوباره صدای خلبان امد که گفت"مسافرین عزیز پوزش میطلبم مهماندار قهوه داغ را روی شلوارم ریخت
یکی از مسافرین بلند شد و فریاد زد"فاتحه خواندم به گور پدرت بیا ببین شلوارهای ما چه بلایی سرشون اومده.........
♥ نگار ♥
پسر داییم رو (۶سالشه) بردمش مسجد
وقتی نماز تموم شد
دست بغل دستیشو گرفت و جای اینکه بگه خدا قبول کنه گفت :
" لایک برادر لایک "
هیچی دیگه
من که اون لحظه در افق محو شدم
بغل دستیشم از شدت خنده داشت موکت رو گاز میزد
و جمعی از نمازگزاران به دیار باقی شتافتند
♥ نگار ♥
هواشدید گرم بود کلی ادم دور اب سردکن تو خیابون وایساده بودیم اب بخوریم
پسره با دوستاش اومده دید شلوغه میگه یه قولوپی کی آخره؟!!
مرده بودیم از خنده! خدایی اگه پسرا نبودن همه افسرده شده بودیم!!!!
SADAF.SHAHLAI
به خدا گفتم خدایا تو که میدونستی تنهام میذاره چرا بهم نگفتی...؟؟خدا گفت:از بس بهت گفت دوستت داره منم باورم شد....
SADAF.SHAHLAI
در اغوش خدا گریه کردم تا نوازشم کند پرسید بنده ام عشقی که به تو دادم کجاست؟اشکهایم را پاک کردم و گفتو در اغوش دیگری جا مانده...
ولی اون خیلی راحت فراموش کرد ..
1393/04/7 - 22:12نه دریایی گم کرد ساحلشو نه راهبی ازیادبرد صومعه اش رو ونه خدایی فراموش کرد بنده گناهکارشو و نه عشقی باشه که از یاد ببره منه تنهارو همه چی بود ولی اون نبـــــــــــود قصه ما از اولش یکی بود اون یکی بود ولی بایکی دیگه ما این وسط شدیم کلاغ سیاهه قصه که اخرش اونا رسیدن به هم ولی ما هنوز هم نرسیدیم ........
تا الان طول کشید ولی تونستم رو دیوار اتاقم بکشمش ......تصویر قشنگیه
1393/04/8 - 01:22خسته نباشی دوست هنرمند من
1393/04/8 - 12:11