یافتن پست: #خسته

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دوست دارم دوست دارم قد تموم آدما قد تموم عاشقا
دلبردی و پنهون شدی از من چرا از من چرا
عاشق شدم عاشق شدم از چشم من پنهون نشو
تنها شدم تنها شدم تنها نرو تنها نرو
پر می کشی تا آسمون من خسته بی بال و پر
روزی که برگردی دگر از من نمی بینی اثر
روزی که برگردی دگر از من نمی بینی اثر
من مثل ابر رهگذر می بارم از شب تا سحر
دریا نمی گیره نشون از قطره های دربدر
دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم
عاشق شدم عاشق شدم از چشم من پنهون نشو
تنها شدم تنها شدم تنها نرو تنها نرو
دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 14:46
+3
*elnaz* *
*elnaz* *

خــدایــــــــــا . . . .  


می دانم این روزها از دستم خسته ای


کمی صبر کن خوب می شوم...
بگذار باران بزند
دلم بگیرد
میروم زیر آسمانت
دستهایم را می سپارم به دستت
سرم را می گیرم به سمتت..
قلبم مالِ تو؛
اشک هایم که جاری شود،
می شوم همانی که دوست داری
پاک، استوار، امیدوار
بگذار باران بزند...
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 01:55
+6
*elnaz* *
*elnaz* *
میخواهم مدتی نباشم...

میخواهم مدتی ساکت باشم،

حرف نزنم

بروم یک گوشه دراز بکشم،

چشمانم را ببندم به روی این دنیا

و از زمین و آدم هایش دور شوم،

میخواهم سفری به رویاهایم داشته باشم،

مدتی آنجا بمانم تا دوباره به آرامش خیالی ام برسم،

از دورویی مردم خسته ام،

روحم یخ بسته است،

دیگر بوی مرگ را احساس میکنم....
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 00:56
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
وقتی بغضم شکسته شد...

 


و نفس هایم؛


 


غرق شد در اندوه و بی تابی،


 


فقط "سکوت" با من بود!!


 


گاه گاهی که تنم...


 


خسته از لحظه ها؛


 


به سوی تلخ ترین مرداب زندگی کشیده می شد،
فقط "سکوت" با من بود


فقط "سکوت" با من بود


فقط "سکوت" با من بود



آخرین ویرایش توسط eli20 در [1393/02/24 - 00:43]
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 00:40
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خیلی خسته ام خــعـــــــــــــــلـــــــــــــــــــــــــی ...
.
.
.
نه اینکه کوه کنده باشم
.
.
.
نه
.
.
.
.
.
یه ده بیست دقیقه ای درس خوندم .. (╥﹏╥)
دیدگاه  •   •   •  1393/02/23 - 12:33
+2
-1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﮔـﺎﻫـی ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ

ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ

ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ !

خسته ﺍی ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـی …!

ﻧـﻤـی ﺧـﻮﺍی ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـی ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ
دیدگاه  •   •   •  1393/02/23 - 10:47
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه موجود عجیبی است این انسان...!
وقتی صدایش می کنی،نمی شنود...
وقتی به دنبالش می روی، نمی بیند...
وقتی دوستش داری، به فکرت نیست...
اما..........
وقتی می شنود که دیگر صدایت گرفته...
وقتی می بیند که خسته در راه افتاده ای...
وقتی به فکرت هست که دیگر نیستی...
دیدگاه  •   •   •  1393/02/23 - 10:43
*elnaz* *
*elnaz* *

شـــب است و در بـه در کوچـه های پـر دردم




شـــب است و در بـه در کوچـه های پـر دردم



فقیر و خسته به دنبـال دوسـت مـیـگردم



اسیـر ظلمتـم ، رفیق کـجـــــــــــا ماندی؟



من بـه اعتبار تو فانوس نیـاوردم...


دیدگاه  •   •   •  1393/02/22 - 22:19
+3
محمد
محمد

این روزها خسته تر از انم که بخواهم گله کنم از ادم هایی که خواسته یا ناخواسته دلم را شکستند…
نه پایی برای رفتن دارم نه دلی برای کندن…
آرام و بی صدا گم میشوم در تمام حرفهایی که نشنیده گرفته شد ، تمام اشکهایی که نادیده گرفته شد و تمام "منی " که از یادها رفت….
دنیایتان ارزانی خودتان …
من دیگر بازی نمی کنم.

دیدگاه  •   •   •  1393/02/22 - 12:54
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
گاهی دیگر خسته میشوی از این همه دست وپازدن

از این همه فریاد


از این همه دویدن ونرسیدن


چیز هایی رامیخواستی که نبود


رفتار هایی را میطلبیدی که نبود


روز های خوبی را انتظار میکشیدی که نبود


یک جاهایی در زندگی


دیگر فقط سکوت میکنی


نه میدوی ونه دست وپا میزنی


دست دست میکنی ببینی چه میشود


یه جاهایی تو زندگی میفهمی


هیچ چیز دست تو نیست.......

دیدگاه  •   •   •  1393/02/22 - 00:00
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ