یافتن پست: #خسته

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
ميگن تو بهشت سر کلاس ، استاد هي ميگه خسته نباشيد ،
دانشجوها ميگن خسته نيسيم بقيه درسو بگو {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/08/17 - 13:53
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
یارو با زنش دعواش میشه زنش بهش میگه :
من اگه نباشم کی واسه همیشه تو رو میپرسته ؟
کی برات میمیره ؟
کی نمیشه خسته ؟
کی تورو میذاره روی دوتا چشماش کی اگه نباشی میگیره نفس هاش ؟
یارو میگه : مدرسان شریف ، تلفن ۲۹۶۶ {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/08/17 - 13:41
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دیگرازتونه مهرمیخواهم نه مهربانی نه بوسه نه نوازش نه حتی میخواهم که نامم را صدا بزنی
دیگرخسته ام ازتمام تقلاهای بیحاصلم زین پس ازخودم میخواهم
میخواهم کورشوم کرشوم بی احساس شوم میخواهم مرگ را عاشقانه درآغوش بگیرم تاجایی دیگربرای توباقی نماند
نام من زین پس مرده متحرک است ازآشنایی با توخوبشختم
دیدگاه  •   •   •  1392/08/16 - 19:41
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



حالم یه مددت طولانیه اینه. خسته شدم از الکی شاد نشون دادن خودم





دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 17:01
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
خدااااااا !!! خسته ام .... آسمونت با همه ی ستاره هاش چند ؟؟؟........


دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 19:09
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺗﺮﺍﻧﻪ ﻣیخوﺭﺩ ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ ،ﯾﺎﺩﻡ ﺁﺭﺩﮐﺮﺑﻼﺭﺍ،ﺩﺷﺖ پر ﺷﻮﺭ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ،

ﮔﺮﺩﺵ ﯾﮏ ﻇﻬﺮﻏﻤﮕﯿﻦ،ﮔﺮﻡ ﻭﺧﻮﻧﯿﻦ،ﻟﺮﺯﺵ ﻃﻔﻼﻥ ﻧﺎﻻﻥ،ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﻭﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ،

ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﻧﺪﺭﯾﻦ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻥ،ﻣیدوﺩ ﻃﻔﻠﯽ ﺳﻪ

ﺳﺎﻟﻪ،پر ﺯ ﻧﺎﻟﻪ،ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ،پای ﺧﺴﺘﻪ، ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ .... ﺧﻮﻥ ﯾﺎﺭﺍﻥ ....ﻗﻄﺮﻩ

ﻗﻄﺮﻩ ﻣﯽ ﭼﮑﺪ ﺍﺯ ﭼﻮﺏ ﻣﺤﻤﻞ، ﺁﺥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﯽ ﺑﺒﺎﺭﯼ ﺑﺮﺗﻦ ﻋﻄﺸﺎﻥ ﯾﺎﺭﺍﻥ؟

ﺗﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮔﻠﻮ ﺭﺍ . ﺁﺥ ﺑﺎﺭﺍﻥ....ﺁﺥ ﺑﺎﺭﺍﻥ





دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:48
+4
binam
binam
چند وقتیست هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم

نگاهم اما

گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی می گردم

که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید...





دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:46
+4
binam
binam







دو فنجان قهوه ریخته ام


کنار سینی گل رُزی برای تو


روی صندلی میز کارت نشسته ای با چشمانی خسته


با دیدن گل ، نگاهت رنگ محبت میگیرد


و من کنار تو می نشینم و از دلم حرف ها میزنم


لبخندت خسته است اما همین برایم کافیست


که تو به من گوش میدهی


با نگاهت درکم میکنی


و با لبخندت به من محبت میکنی


نمیدانی چه لذتی دارد همین که فقط تو را نگاه کنم


با زبان نه


با نگاه نه


با تمام وجودم بهت اثبات میکنم که چقدر دوستت دارم


فنجان قهوه را بر میدارم و جرعه ای می نوشم


از تلخی قهوه پلکی بهم میزنم


هیف که رویای شیرینم به تلخی حقیقت و به پلک زدنی تمام شد


تا کی باید شیرینی رویای من با تلخی حقیقت درآمیخته باشد


من که چیزی نمیفهمم از این تنهایی های خشک شده بر نگاه هایم


خدایا من منتظر نشانه هستم


هنوز هم پای قول هایم ایستاده ایم


.


.


.


.


بی نام

دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:10
+3
hamed noori
hamed noori
ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯼ ﭘﺴﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ .

ﯾﻪ ﺷﺐ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺱ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭﻧﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻪ
ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ
ﺑﺎﻟﺸﺘﺸﻮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ.
ﺻﺒﺢ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺴﺮﻩ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﭘﺴﺮﻡ ﻣﺮﺩﻩ....
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺷﻮﮐﻪ ﺷﺪ
ﭼﺸﻤﺎﺵ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﺪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﺭﻓﺖ ﻭ
ﺍﺱ ﺷﺐ
ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﭘﺴﺮﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐﺮﺩﻡ ﺣﺎﻟﻢ ﺍﺻﻼ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺧﻮﺩﻣﻮ
ﺭﺳﻮﻧﺪﻡ ﺩﻡ ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ ﺑﯿﺎ
ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ...
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 22:41
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من

شب هجران نکند قصد دل آزاری من

روزگاری که جنون رونق بازارم بود

تو نبودی که بیایی به خریداری من

برگ پاییزی ام و خسته دل از باد خزان

باغبان نیز نیامد پی دلداری من....
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 20:41
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ