بابا: منو بیشتر دوس داری یا مامانو؟ پسر بچه: هر 2تاتونو بابا: حالا اگه من برم آمریکا مامان بره فرانسه تو کجا میری؟ پسر بچه: فرانسه___بابا:خب ببین تو مامانو بیشتر دوس داری____پسر بچه: نه من فرانسه رو دوس دارم___بابا: خوب اگه من برم فرانسه تو مامان بره آمریکا تو کجا میری؟__پسربچه: آمریکا___بابا: چراااااااااااااا؟ پسربچه: چون قبلا فرانسه رفتم___بابا: کثاففففت،حالا اگه منو مامان هردو بریم فرانسه تو کجا میری؟ پسربچه: میمونم همینجا__بابا: چرااااا؟ پسربچه: چون خونه خالیه ))))))
من ی زنم هیچ وق تلخیارو فراموش نمیکنم ولی مردا (منظوری ندارما بد برداش نکن ) ساده میشن دخترا میتونن زودی افکاره مردو عوض کنن
1393/01/9 - 17:13
مشکل اینجاست...................زخم که بخوری زن و مرد نداره ....جایه هردو ش میمونه
افکار عوض میشن .ولی زخما اگه خوبم بشن نه عوض میشن نه از یاد میرن........
همیشه زخمه
به چند عدد دختر خوب خوشگل و از همه مهمتر باوفا برای دوستی با چند خواننده نیازمندیم!!! 1 - مجید خراطها ( این اورژانسیه زده تو کار تیغو این چیزا الان تو تیغ دومه دیر برسی از دست رفته) 2 - آرمین 2afm ( این بیچارم اصن خبر نداره دوست دخترش کجاست تو آخرین آهنگش گفته بود شبا کجایی) 3 - امیر تتلو ( این یکیم نمیدونه که لباس دوست دخترشو کی واسش باز و بسته میکنه یه نموره ناموسیه)
حالا انتخاب با شماست خودتون و خوجل کنید عکساتونم واسه من بفرستید+ شمارتون تعیین صلاحیت [!]ون
پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟ دختر: سلام. خواهش می کنم.?asl pls پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟ دختر: تهران/نازنین/۲۲ پسر: اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه. دختر: مرسی!شما مجردین؟ پسر: بله. شما چی؟ازدواج کردین؟ دختر: نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟ پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا دارم. شما چی؟ دختر : من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم. پسر: wow چه عالی!واقعا از آشناییتون خوشحالم. دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟ پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟
دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟ پسر: خیابون دربند. شما چی؟ دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟ پسر : خیابون دربند. خیابون...... کوچه......پلاک....شما چی؟ دختر: اسم فامیلی شما چیه؟ پسر: من؟ حسینی! چطور؟ دختر: چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟ پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا از اول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده.... آخه می دونین........... دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای ت[!] میدی؟می دونم به فریده چی بگم! پسر: عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم! دختر: او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم.دیگه اسم فریبرزو نیاریا!راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای پسر: باشه عمه ملوک! بای......
خییییر.....
1393/01/9 - 21:31