یافتن پست: #خیلی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از فانتزیام اینه که پشت به دوربین رو به صندلی نشسته باشم
چشمام بسه
بد یکی بیاد اسلحه رو بزاره رو سرم
منم بگم: بلاخره اومدی! خیلی وخته که منتظرتم
بد اون بگه: اماده ای
منم بگه زودتر تمومش کن
بد یه تیر تو مغزم خالی کنه
روانیم خودتی …:))))))))))))))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/05/16 - 19:45
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سوار تاكسی بودم.به مقصد كه رسیدم گفتم: آقا ممنون. من كنار اون وانت پیاده میشم. یهو وانتی حركت كرد.
راننده خیلی جدی گفت: برم دنبالش؟ :|
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/15 - 22:33
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻋﮑﺲ ﺷﮑﯿﺮﺍ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ
ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﺯﯾﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ
ﻋﮑﺲ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ .
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﻨﻮﺷﺘﻪ " ﻣﻤﻨﻮﻥ، ﭼﺸﺎﺕ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻪ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ : ﮐﺮﺍﯾﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺭﺿﺎ ﺻﺎﺩﻗﯽ ﺭﻭ ﺣﺴﺎﺏ
ﮐﻦ، ﭘﯿﺎﺩﻩ
ﻣﯽ ﺷﯿﻢ |:
دیدگاه  •   •   •  1393/05/14 - 20:18
+6
مهسا
مهسا

ی لحظه گوش کن خدا؛
جدی میگم...
ن بچه بازی ن ادا و اطوار،
تو این دنیا...
حال خیلی ها اصلا خوب نیست!
ی دستی ب زندگیشون بکش..
لطفـــــــــآ



1 دیدگاه  •   •   •  1393/05/14 - 20:05
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ًیارو میره تماشای رقص باله،
میگیره میخوابه
ازش میـپرسن:
چطوربود؟
میگه:
خیلی انسان بودن
دیدن من خوابم
همش رو نوك پا راه میرفتن
دیدگاه  •   •   •  1393/05/13 - 13:26
+4
خدایا حالم را تکان بده ….
خیلی وقت است که خوشحالیهایم ته نشین شده
دیدگاه  •   •   •  1393/05/10 - 13:58
+5
http://photo-top.b[!]fa.com/category/2 عکس های خنده دار ایرانی جدید
1 دیدگاه  •   •   •  1393/05/10 - 00:08
+5
korosh
korosh



ایمان موسوی هم اشفاگری کرد: دوست خانوادگی قلعه نویی 50 میلیون تومان از من پول گرفت!



 

پرسپولیس نیوز :  ایمان موسوی می گوید:«گفتند 6 میلیون چکم را پاس کن، در دربی فیکس هستی!»



نزدیک به یک سال و اندی سکوت و ناگهان شکستن آن. سکوتی که وقتی می شکند در آن حرف های مهمی نفهته است. حرف از ایمان موسوی است و ناگفته های «کوچکی» که از دوران حضورش در استقلال به زبان می آورد. او بعد از مصاحبه جنجالی جواد نکونام، لب به سخن می گشاید و حرف هایی می زند که می تواند در تاریخ فوتبال ایران بسیار مهم و به یادماندنی باشد.


 


او ماجرای پولی را تعریف می کند که نکونام کدهایش را داده بود؛ پولی که دوست نزدیک امیر قلعه نویی در استقلال از او گرفته بود. موسوی داستان هایی تعریف می کند که می گوید بخش کوچکی از آن اتفاقات هستند. از شبی می گوید که در بیمارستان بستری شد و تا مرگ رفت اما استقلالی ها سراغش نیامدند. این شما و این مصاحبه ای جنجالی از بازیکنی که روزهای تلخی را در استقلال سپری کرد.


 


جواد نکونام روز گذشته با خبرورزشی مصاحبه ای انجام داد و غیرمستقیم از اتفاقاتی که برای تو در استقلال رخ داد، حرف زد. دوست داریم از زبان تو صحت این ماجراها را بشنویم.


اول از همه بگویم برای من استقلال یعنی عشق. روزی که بازیکن این تیم شدم، انگار به تمام آرزوهای زندگی ام رسیده ام. بازی در تیمی که خیلی بازیکن بزرگ داشته و هرکسی شانس بازی در آنجا نصیبش نمی شود. مخصوصا امیر قلعه نویی من را خواسته بود. همیشه آرزو داشتم در این تیم بازی کنم، پس وقتی به آنجا رفتم انگیزه بسیاری داشتم. همه چیز از اولین مسابقه ای شروع شد که برای مقابل گهر گل زدم و خبرنگاری پرسید تو خیلی پاچه خواری امیر قلعه نویی را می کنی. کسی که من را می شناسد می داند علاقه ام را پنهان نمی کنم. اگر حرفی می زنم از روی علاقه است. همانجا گفتم من احتیاجی به پاچه خواری ندارم، با بازی کردن خودم را نشان می دهم. این حرف ها باعث شد تا برایم اتفاق تازه ای بیفتد. یک جورهایی می توانم بگویم روزهای تلخ من از همانجا شروع شد. در بازی بعدی مقابل آلومینویم هم گل سه امتیازی زدم ولی در بازی ساپیا نیمه اول تعویض شدم و بعد از آن رفتارها عوض شد. دیگر خبری از آن تماس ها نبود که ایمان جان ما تو را دوست داریم و می خواهیم به استقلال بیایی. دومین مشکل من در استقلال، داشتن یک ماشین خوب بود. خیلی ها فکر می کنند فوتبالیست ها آدم های ثروتمندی هستند. وقتی با آن ماشین به تمرین استقلال رفتم بعضی ها فکر کردند من بچه پولدارم در حالی که نمی دانستند همان ماشین را قسطی خریده ام و پول زیادی ندارم. هر چه از نفت تهران گرفته بودم، سرمایه زندگی ام بود.


کمی داستان را باز می کنی؟ جواد نکونام از پولی حرف زد که یکی از نزدیکان امیر قلعه نویی از تو گرفته است.


بعد از جدایی از نفت، تمام سرمایه ام 50 میلیون تومانی بود که از ته مانده قراردادم باقی مانده بود. ماشینم را قسطی گرفته بودم و باید قسطش را می دادم. اتفاقا رنگ ماشینم به عشق استقلال آبی بود.یکی از نزدیکان قلعه نویی که فکر می کرد چون چنین ماشینی سوار می شوم، پس پولدار هستم. و به من گفت چرا پولت را در بانک گذاشته ای،

آخرین ویرایش توسط korosh در [1393/05/8 - 13:53]
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/8 - 13:52
+1
-2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اس ام اس یک پسر ایرونی:

دلم واست تنگ شده همش دارم به تو فکر میکنم گفتم یه اس بهت بدم ببینم در چه حالی!

Send to >>

سپیده

روشنک

آناهیتا

گل نسا

سکینه

خانم شیرزاد

تزریقاتی سر کوچه

دختر همسایه روبرویی

دختر وسطی عمه ملوک اینا

دختری که دیروز تو مترو ازش شماره گرفتم هنوز اسمش رو نمیدونم

دختری که با تاپ فسفر ی و دامن صورتی تو عروسی پسر خاله ام خیلی قشنگ می رقصید

شماره نا شناسی که دیروز تو تاکسی از جیب مسافر جلو یی افتاد
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/7 - 16:16
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی فهمیدم به پو هم فطریه تعلق میگیره
میخوام بچمو اهدا کنم کسی نمیخوادش؟؟؟؟
۵۰ سالشه ۳۰۰ تا سکه هم داره خیلی خوشگل
و ناز هم هست یخچالش هم پره ..
دیدگاه  •   •   •  1393/05/7 - 15:09
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ