یافتن پست: #خیلی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

@ghoghnoos@asalam@mohsene89@Mohammad@AmirAliA1
آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1393/02/18 - 19:57]
5 دیدگاه  •   •   •  1393/02/18 - 19:56
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﻌﻀــــﯿﺎ ﻓﮑــﺮ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﺎ ﺧﯿﻠﯿــــﺎﻡ ... ﺧﯿﻠـــــﯿﺎﻡ ﻓﮑـــﺮ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯿـــﺎﻡ ... ﻗﺸﻨﮕﯿــــﺶ ﺍﯾﻨﻪ ﻣﻦ ﻣـــﻮﻧﺪﻣو ﺗﻨﻬـــــﺎﯾﯿــــــﺎﻡ...!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/17 - 20:11
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



با تشکر از صدا و سیما برای پخش سریال کره ای " امپراطور آهن"
.
.
.
.
خیلی وقت بود قیمت جینسینگ و برده و آهن توی جوسیون، از دستم در رفته بود!




دیدگاه  •   •   •  1393/02/17 - 19:22
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز با نامزدم بیرون بودم، تا رسیدم خونه دست كردم تو جیبم

دیدم گوشیم نیست!زنگ زدم كسی جواب نداد!

مسیری رو كه پیاده اومده بودم برگشتم، نبود منم جوگیر!!!

گفتم خدایا اگه پیدا بشه یه گوسفند میكشم!!!

خلاصه با حال و روز داغون برگشتم خونه، زنگ زدم به نامزدم گفتم:

عزیزم من گوشیم گم شده، اگه زنگ زدی

یا اس.ام.اس دادی جواب ندادم نگران نشو

گفتنه عزیزم من نگران نشدم چون گوشیتو توی ماشین من جا گذاشتی.

ولی نیوشا جون ومهسا جون و عسل جون تا حالا كلی اس.ام.اس دادن

و یك بند هم دارن زنگ میزنن! فكر كنم اونا خیلی نگرانت شدن.

گوشیتو میندازم تو سطل آشغال كنار در ورودی

همون پارك خراب شده ای كه با توی عوضی توش آشنا شدم.

دیگه هم به من زنگ نزن

باااای ...!
4 دیدگاه  •   •   •  1393/02/17 - 17:51
+3
be to che???!!
be to che???!!
@ghoghnoos
5 دیدگاه  •   •   •  1393/02/17 - 17:11
+4
be to che???!!
be to che???!!

@mohsencage
آخرین ویرایش توسط asalam در [1393/02/16 - 17:12]
2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/16 - 17:02
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

میگن خدا عادمایی رو که خیلی دوس داره
زیاد امتحانشون میکنه و مشکلات جلو پاشون میذاره
.
.
.
.
.
.
اینطوریکه من حساب کردم خدا دیوونه منه ... !
والاع !!! ...

دیدگاه  •   •   •  1393/02/15 - 21:41
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر : چن روز پیش دیدمت که سر پیچ به دخترا چشمک می زدی !
پسر : چشمک نمیزدم ،
سر اون پیچ خیلی باد میومد یه چیزی رفت تو چششم !
دختر : آره ! بعدشم رفت تو ماشینت...
دیدگاه  •   •   •  1393/02/15 - 20:50
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮﯼ ﮐﺎﻓﻪ ﺗﺮﯾﺎ ﮐﺎﭘﻮﭼﯿﻨﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ
ﭘﺴﺮﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﯾﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺗﺎﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﺵ ﻭ ﺭﻓﺖ !
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻠﻨﺠﺎﺭ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﻏﺬﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭﻩ ﯾﺎ ﻧﻪ
ﺁﺧﺮ اونو ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻻﯼ ﺩﻓﺘﺮﺵ .
ﺷﺐ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺮ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ
ﺁﻏﺎﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﯾﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ؟
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺯﺩ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺗﻌﺠﺐ ﺩﯾﺪ
ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﺎ ﺧﻂ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ :
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
ﮐﺎﭘﻮﭼﯿﻨﻮ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻧﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻥ ﺑﺰﻏﺎﻟﻪ!

2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/15 - 20:28
+3
maryam
maryam
گاهـــی ... 
نمیشـــــــه دســت از دوســـــت داشتن یکــی برداشــت
{-38-}حتی وقتــــی ازش دلخــــــوری !
8 دیدگاه  •   •   •  1393/02/13 - 22:44
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ