یافتن پست: #دار

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﭼﺸﺎﻡ ﺁﺏ ﻣﯿﻮﻣﺪ دوس ﺩﺧﺘﺮﻢ ﺑﺎ ﯾﻪ
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺴﻪ ﮐﺎﻣﻠﯽ ﮔﻔﺖ : ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ ﭼﺸﺎﺕ ﺁﺏ
ﺭﯾﺰﺵ ﺑﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﻩ !!
.
.
.
خداوندگارا شـُـکرَت ...
2 دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 17:25
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خانمه داشت گوشی شوهرشو چک میکرد
اس ام اس اومده از جعفر راننده خاور...
.
.
.
.
.
.عزیزم داری میای برام لواشک بخر ,یادت نره ها...
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 17:22
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی یکیو می خوای و بهش نمی رسی چقدر سخته!!
.
.
.
حالا فک کنید من که چندتارو می خوام و بهشون نمی رسم چه وضعی دارم...!! <img src=(" title=":((" />
داغونماااااا....له له...!! :)):))
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 17:20
+1
مرتضی
مرتضی




این تصویر اثر Bartolome Esteban Murillo اسپانیایی باعث شد تا روم را به لرزه در آورد...
تصویر حکایت پدری را دارد که در زندان به سر می برد و طبق حکم این پیرمرد نباید غذایی به او داده شود. تنها به دخترش اجازه ملاقات با پدر را می دهند و با کلی تفتیش که مبادا با خود غذایی وارد سلول کند.
دختر با دیدن جثه بی حال پدر و ضعف شدید و رو به مرگ. شروع به شیر دادن پدرش از سبنه خود می کند. در یک ملاقات . نگهبانان سلول, وارد می شوند و از دیدن این صحنه به لرزه در می آیند . زود خبر به دادسرا می رسد و حکم آزادی پدر بخاطر عشق دختر به پدرش که باعث شد حد و حدود خدا را بشکند , صادر شد.
این اثر تا به امروز مورد بحث و جدل واقع شده.
1 دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 13:14
+4
فاطی
فاطی
هعی...
16 دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 13:02
+1
مرتضی
مرتضی








, تــــو بگـو
'' دوســـــتت دارم ''
من ثابت میکنم







دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 12:51
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



باقلاقاتق معروف گیلانی
5 دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 11:17
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
حکایتی زیبا از مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان, پدر علم حقوق :

چندی قبل که مهمان یکی از آشنایان بودم به او گفتم : خروسی داشتید که صبح ها همه را از خواب بیدار میکرد چکارش کردید ؟!

 گفت سرش را ب[!]م !
همسایه ها همه شاکی بودند و میگفتند :
خروس شما ما را صبح ها از خواب بیدار میکند........

آنجا بود که فهمیدم هرکس مردم را بیدار کند باید سرش بریده شود!

در روزگاری که همه از "مرغ" حرف می زنند..
 کسی از "خروس" نمیگوید..

زیرا  :
همه به فکر سیر شدن هستند ، نه  بیدارشدن..!
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 09:04
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه بارم تو گوگل سرچ کردم زندگینامه شیخ بهایی

گوگلم برداشت گفت باز بابات کنارت نشسته

بچه ها دیگه با گوگل حرف نزنین اعصاب مصاب نداره
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 21:17
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عرضم به حضورتون که با دوستم رفته بودیم مغازه ی لوازم خانگی بعد این رفیق ما با اعتماد به سقف برگشت به فروشنده گفت ببخشید این قابلمه کودن ها چنده!!!!!!دقت کن کودن!!!!!!!! =-O
فروشنده که رفت زیر پیشخون منم که زدم بیرون از آمار بازمانده های حادثه خبر ندارم
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 21:13
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ