یافتن پست: #دار

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از انتقام هایی که باید بگیرم اینه که

یه روز مدیرمون رو تو خیابون ببینم درحالی که داره میخنده...

برم بهش بگم : اگه چیز خنده داری هست بگو ماهم بخندیم :|
دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:46
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میگی مهم نیست...
اما وقتی اسمشو می شنوی داغ دلت تازه میشه...
میگی مهم نیست...
اما وقتی بش فک میکنی اشک توی چشات جمع میشه.
میگی مهم نیست...
اما در تنهایی همش باهاش حرف میزنی.
میگی مهم نیست...
اما بعضی وقتا دستت میره روی شمارش.
ک زنگ بزنی.نزنی.بزنی.
میگی مهم نیست...
اما دلت می خواد بازم بش فک کنی.
میگی مهم نیست...
ولی دلت واسه صداشو خنده هاش لک زده.
میگی مهم نیست..
اما شبا تا صبح خوابت نمیبره.
با خودت میگی یعنی داره چیکار میکنه.
میگی مهم نیست اما میدونی چقدر مهمه.
میدونی خیلی دوسش داری
میگی مهم نیست.
بگو مهمه.
اما....
اونی ک باید باشه نیست.
دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:38
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهی" سکوت " علامت رضایت نیست ...
شـــــایــــد کـــــــسی دارد خفه می شود پـشت سنگینی یـک بـغـض ....!
دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:37
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگه رغبتی که خاکشیر برای ته نشین شدن داره رو یخ داشته باشه یکی از باشعور ترین جامدات و مایعات به حساب میاد .
دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ یه ﺩﺧﺘﺮ ﺟﻮﺍﻥ :
یکیﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺑﺎ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺧﯿﻠﯽ
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﻫﺎﺵ
ﻋﺮﻭﺳﯽ ﮐﻨﻪ ،ﺗﻮ ﯾﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﯾﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﺍﺯ ﺩﻫﻨﺶ ﭘﺮﯾﺪﮐﻪ 5
ﺳﺎﻟﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺷﻮ ﺗﻮﺵ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ ،
ﺍﯾﻦ ﺁﻗﺎ ﻫﻢ ﮔﯿﺮﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺘﻮ ﺑﺪﻩ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﻧﻢ ! ﺍﺯ
ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻨﻪ ﯾﻪ ﺩﻓﺘﺮ
ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺗﻘﻠﺒﯽ ﻭﺍﺳﺶ ، ﻣﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺟﻠﻮﻩ ﺩﺍﺩﻧﺸﻮ
ﺩﺍﺷﺘﻢ ، 10 ﺟﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﻭﺍﺳﺶ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻡ ، ﭘﻮﺳﺖ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ
ﻣﺎﻟﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﺑﺮﮔﺎﺵ ... ، ﭼﺎﯾﯽ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﺭﻭﺵ ...ﻣﮋﯼ ﻫﻢ
ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﺴﺖ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺧﻮﺏ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻫﻤﺶ ﻧﻮﺷﺖ ﺍﺯ
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺘﻤﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﺎﮐﻢ ﻭ ﺍﺻﻼ
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﺎﺩﯾﺎﺕ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺴــــﺎﻧﯿﺖ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﻬﻤﻪ ﻭ ... ﺑﻌﺪ
ﺍﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺪﺍﻭﻡ ﻣﺎ ﻭ ﭘﯿﭽﻮﻧﺪﻥ ﺁﻗﺎﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ،
ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻮ ﺑُﺮﺩ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺍﯾﺸﻮﻥ ﮐﺮﺩ ... ﺁﻗﺎﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ
ﺩﺭ ﺍﯾﮑﯽ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺭﻭ ﺑﺮ ﻓﺮﻕ ﺳﺮ ﻣﮋﯼ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﻭ
ﮔﻔﺖ : ﻣﻨﻮ ﭼﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﯼ؟ﺍﯾﻨﮑﻪسالنامه 1393 ﻫﺴﺖ ! ﺗﻮ
5 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﯽ؟ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﻣﮋﯼ ﻫﻨﻮﺯﻣﺠﺮﺩ ﺍﺳﺖ.
دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:28
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO







کمی با من مدارا کن
که خود را با تو بشناسم
من گم را تو پیدا کن
تو را از شب جدا کردم
تو را از قصه آوردم
نمیشد با تو بد باشم
نمی شد از تو برگردم

کمی با من مدارا کن
صبوری کن تحمل کن
من گم را تو پیدا کن

نه از برگم نه از جنگل
نه از باران، نه از شبنم
نه آن تعمیدی رودم
نه آن مریم ترین مریم
منم همسقف دیروزی
که عطر خانگی دارم
که دستان تو را باید
به شام سفره بسپارم
اگر سختم، اگر دشوار
اگر سیل مصیبت بار
اگر تلخم،اگر بیمار
منم از عشق تو بسیار
من آن هم خون و هم گریه
که بغضش را به دریا داد
که از اوج پریدن ها
بر این ویرانه ها افتاد

کمی با من مدارا کن
صبوری کن تحمل کن
من گم را تو پیدا






دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:26
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥








چرا دوست دخترت رو کشتی؟
میگه : اس ام اس 250 کلمه ای واسش فرستادم ,
اون فقط جواب داد ok!
می گن: شما تبرئه شدی میتونی بری

نظر شماها چیه ؟
به نظر من دختر پسر نداره باید کشت طرف رو ...... :






دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:19
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آخه این آلرژی فصلی چیه که ملت با اونم کلاس می ذارن !
دختره همچین میگه آلرژی فصلی دارم
که انگار به تنهایی قهرمان سه دوره جام ملت های اروپاس
ابشششش:
دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:14
+3
be to che???!!
be to che???!!
6 دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:04
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دخترعمم 8 سالشه می پرسه :کسی فرکانس کانال ماهواره ای نشنال جئوگرافیک رو نداره؟
یاد خودم افتادم که تا 15 سالگی جلوی پنکه صدای اورانگوتان درمیاوردم و اطرافیانم تشویقم میکردن ...

=))=))=))
2 دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 18:14
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ