یافتن پست: #داغون

ashkan
ashkan
نميدوني که چه حالي داره قلبم ، نميدوني که چه بغضي تو گلومه
نميدوني که چه بي قرار و گريونم ، وقتي دونه دونه عکسات رو برومه
نميدوني چقدر دستاتو کم دارم ، نميدوني چقدر تنهايي بي رحمه
که وقتي نيستي توي اينه ميبينم ، يه مردي که شکسته و نمي فهمه
يه مردي که شکسته و نمي فهمه

تموم ساعتا رو بي تو داغونم ، تموم عمرمو ياد تو ميمونم
که واسه يک لحضه برگردي به اين خونه ، ببيني تو نبود تو چه ديوونم
بگو دستامو ميشناسي يا نه ، نگو عطرم واسه تو اشنا نيست
بگو که هنوزم منو ميشناسي ، فقط نگو نگو که ناشناسي

ديگه دستاي سردم نا نداره ، قلم رو روي کاغذي بيارم
که به ياد تو ترانه بنويسه ، همون مردي که بي تو بي قراره
دیدگاه  •   •   •  1391/01/4 - 16:42
محمد
محمد
یارو خسیس تصادف کرده بود وسط خیابون نشسته بود میزد تو سرش می گفت ماشینم داغون شد! بدبخت شدم خاک تو سر شدم…افسر رفت بهش گفت بدبخت اینقد حرص ماشینتو میزنی نفهمدی دست چپت از مچ قطع شده…یارو یه نگاه به دستش کرد گف:یاحضرت عباس ساعتم……!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/4 - 13:38
+6
ramin
ramin
وقتی یه بار ازیکنفر ضربه می خوری درست مثل این می مونه که با ماشین بهت زده و داغونت کرده ولی وقتی می بخشیش درست مثل این می مونه که بهش فرصت دادی تا دنده عقب بگیره و دوباره از روت رد بشه تا مطمئن بشه چیزی ازت نمونده...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 13:43
+7
ronak
ronak
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه ؟
اینکه هر کاری در توانِت هست
براش انجام بدی،بعد برگرده بگه :
مگه من ازت خواستم.....!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 11:55
+5
Mitra Mohebbi
Mitra Mohebbi
من اینجا......... تو آنجا............. نیمکتهای دنیا را چه بد چیده اند
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 23:16
+14
mah3a
mah3a
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه ؟
اینکه هر کاری در توانِت هست
براش انجام بدی،بعد برگرده بگه :
مگه من ازت خواستم.....!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 18:10
+4
مهسا
مهسا
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه؟
اینه که هر کاری در توانت هست براش انجام بدی
بعد برگرده بگه:
مگه من ازت خواستم...؟!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 22:57
+4
sasan pool
sasan pool
قوامی

شبی که آواز نی تو شنيدم
چو آهوی تشنه پی تو دويدم
دوان دوان تا لب چشمه رسيدم
نشانه اي از نی و نغمه نديدم

تو ای پری کجاي
که رخ نمينمايي

از آن بهشت پنهان
دری نميگشايي

ليلا فروهر
عاشق شدم من در زندگانی
بر جان زد آتش عشق نهانی
جانم از اين عشق بر لب رسيده
اشک نيازم بر رخ چکيده
يک سو غم او يه سو دل من در تار مويي
در اين ميانه دل ميکشاند مارا به سويي

زين عشق سوزان بی عقل و هوشم
ميسوزم از عشق اما خموشم
ای گرمی جان هر جا که بودی بی ما نبودی
هر جا که رفتی من با تو بودم تنها نبودی
تو غصه زندونم کرد
فرنگيس
با صداي عماد رام يه چيز ديگست

شب
شب که ميشه تو کوچه غم
اشک من ميشه ستاره
من چشمامو به ابرا ميدم
آسمون بارون ميباره
ميخونم آخ که ديگه فرانگيس
عشق تو داغونم کرد
به کی بگم که چشمات
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 11:31
+3
ramin
ramin
یه اصفهانیه تصادف کرده بود وسط خیابون نشسته بود میزد تو سرش می گفت ماشینم داغون شد! دبخت شدم خاک تو سر شدم…افسر رفت بهش گفت بدبخت اینقد حرص ماشینتو میزنی نفهمدی دست چپت از مچ قطع شده…یارو یه نگاه به دستش کرد وگفت: یاحضرت عباس ساعتم……! {-7-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 17:12
+4
ronak
ronak
به سرم می زند
بزنم زير همه چيز
همه چيز
اما سر که کاره ای نيست
اين دل است که
فرمانروايی می کند...
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 14:21
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ