نقش
نقش پایی مانده بود از من، به ساحل، چند جا
ناگهان، شد محو، با فریادِ موجی سینه سا!
آن که یک دم، بر وجود من گواهی داده بود،
از سر انکار، می پرسید: کو؟ کی؟ کِی؟ کجا؟
ساعتی بر موج و بر آن جای پا حیران شدم
از زبان بی زبانان می شنیدم نکته ها:
این جهان: دریا، زمان: چون موج، ما: مانند نقش،
لحظه ای مهمانِ این هستی دِهِ هستی رُبا!
یا سبک پروازتر از نقش، مانند حباب،
بر تلاطم های این دریای بی پایان رها
لحظه ای هستیم سرگرم تماشا ناگهان،
یک قدم آن سوی تر، پیوسته با باد هوا!
باز می گفتم: نه! این سان داوری بی شک خطاست.
فرق بسیار است بین نقش ما، با نقش پا.
فرق بسیار است بین جان انسان و حباب
هر دو بر بادند، اما کارشان از هم جدا
مردمانی جانِ خود را بر جهان افزوده اند
آفتاب جانشان در تار و پود جانِ ما!
مردمانی رنگ عالم را دگرگون کرده اند
هر یکی در کار خود نقش آفرین همچون خدا!
هر که بر لوح جهان نقشی نیفزاید ز خویش،
بی گمان چون نقش پا محو است در موج فنا
نقش هستی ساز باید، نقش بر جا ماندنی
تا چو جانِ خود جهان هم جاودان دارد تو را!
(فریدون [!])
☺SAEED☻
این روزها
اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
...
یک کلمه است :
" آخـــــــی
ronak
دردم می آید
وقتی که می بینم
روشنفکریتان
برای دختران غریبه است ..... ولي ....
به خواهر و مادر خود که میرسید
قیصر میشوید.......
علـــــــــــــــــی
دیشب خدارو دیدم..
گوشه ای آرام میگریست...
من هم کنارش رفتم و گریستم...
هر دو یک درد داشتیم ...
آدم ها....
Pedram
ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺭﯾﺸﻮ ﻗﺪﺷﻮﻥ!
ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻌﺮﻓﺘﺸﻮﻥ...
ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﻧﺎﺯﻭ
ﭘﻮﺳﺘﺎﯼ ﺻﺎﻓﺸﻮﻥ!
ﻭﺍﺳﻪ ﻗﻠﺒﺎﯼ ﭘﺎﮐﺸﻮﻥ.........
... ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎﻡ!
ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺮﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺭﺩﺍﻡ
reza
دلم از نرگس بیمار تو بیمار تر است
چاره کن درد کسی کز همه ناچار تر است
گر تو به او وعده دیدار ندادی امشب
پس چرا دیده من از همه بیدار تر است . . . ؟
reza
هیچ وقت تو دیکته ی کلاس اول دلتنگی را یاد ندادند،
شاید می دانستند که بعضی کلمه ها مثل درد،
کشــــــــــــــــــــیدنی هستند نه نوشتنی!!!!!!!!!!
مور بدرد مردا نمی خوره
1390/12/21 - 21:03دخترم من اینجام!
1390/12/21 - 21:06میگم چرا مصرف عطرت بالا رفته همش بو عطر میدی!
از کی میکشی؟
از مقتی رفتم سربازی.
1390/12/21 - 21:15پوریا تو دختر منی؟
1390/12/21 - 22:08جووووووووووون؟
1390/12/22 - 20:20