یافتن پست: #درد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



مــــــــــــــــــــــــادر...



دندانم شکست ...



برای سنگ ریزه ای که

...

در خوراکم بود !



دردم گرفت ...



نه برای دندانم !



برای کم سو شدن



چشمان مادرم ....!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 19:17
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

سیـگـاری که نـبـاشـی



مجـبـوری آه بـکـشـی



دود نـدارد



امـا تا دلـت بـخـواهـد درد دارد



تو رفـتـه ای و مــــن



بـسـتـه بــسـتـه درد مـی کـشـم....!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 18:50
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

پسری که تو را دوست داشته باشد تنت را عریان نمیکند بانو!!



بلکه لباس عروس بر تنت میکند...



بفهم ! عشق اگر واقعا عشق بود ،



لذت آن بوسه بر پیشانی خیلی بیشتر از لب دادن بود...



اگر عشق واقعا باشد ، همان دستانت را که میگیرد




حتی برای یک لحظه دیوانه ات میکند



از برق چشمانم مست میشوی




احتیاج به هم آغوشی و همخوابی نیست ..



خلاصه رفیق سرت را درد نیاورم




اگر عشقت مردانگی داشته باشد از دوری یکدیگر هم لذت میبرید



چون مطمئن هستی



جایت در میان قلبش ثابت و دست نخوردنی ست!!



لازم نیست هر روز هفت قلم آرایش کنی



که مبادا خوشکل تر از تو دلش را ببرند

خیالت تخت است که تو باهمان قیافه و خود واقعی ات

حاکم ذهن او هستی....

این مطمئن بودن از رابطه یعنی بالیدن به خود و افتخار کردن به سرنوشت ؛

که یه مرد توی زندگی داری

تا همیشه تکیه گاهته و یقین داری که تنها انتخابش توی زندگی تو هستی و بس...

دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 21:15
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تك همسری
مردوزن ایرانی ازباستان تاامروز!همیشه دركنارهم نه عقب ترنه جلوتر!
درتمام سكه های كهن عكس شهبانوهست!تك همسری قانون محكم ایرانی!كورش تك همسربودونمونه بزرگ تاریخی هم خسروپرویزوشیرین كه تاشهبانومریم نمردنتوانستندازدواج كنند!این قانون ماامروزهم دردربارهای اروپاوقوانین مدنی دنیااجرامیشود!زن ایرانی برتخت شاهی مینشت وامروزدربارهای اروپای غربی چنین میكنند!
بانوی سرزمین من ضعیفه تازی نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 21:08
+3
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO



عآشق ڪـہ باشے تآزه میفـہـمے نگآه ڪردטּِ مَردَت بـہ دیگرآטּ چـہ تلخ است
، تآزه میفـہـمے چـہ رنجے دآرد پشتِ خط مآندטּ ،

تآزه میفـہـمے ڪـہ وقتے اشڪے جآرے شد یعنے شڪستے ...

همـۀ ایـטּ هآ درد دآرند امآ ... مطمئـטּ بآش دوس داشتـטּِ ایـטּ مَرد ،

بآ وجودِ ایـטּ هآ ، بآز همـ زیآدے شیریـטּ است ...


دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 18:58
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اشتباه من املایی بود

من فقط او را همدرد نوشتم

گویا او هم،درد بود....!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 23:00
+5
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
حرفام قصه نيست كه بخوام دل كسي رو به درد بيارم
تا واسم چندتا قطره اشك بريزه ويك كلمه بگه آخي
دلم مي خواست بتونم شعري بگم از دل پرخونم
يه كوچولو مرهم باش تا باصداي بلند فرياد بزنم
كه خيلي خسته ام از بغضام بگم
نميتونم ديگه بيخيال باشم
چرا باورت نميشه شدم مث يه مترسك ساكت
اين من بودم كه دنيا دنيا شادي داشت همه خاطره داشتن از خنده هاش
آره امروزخيلي تلخ حرفام نميدوني چقدر داغونم

بگذريم ديگه تلخي نميگيره طعمي.....

 #وقتيمن رپ ميگم<img src=" title=":d" />
آسيه همين الان
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 20:08
+8
*elnaz* *
*elnaz* *
ترانه هامو گوش بده وقتي كه بارون مي زنه // وقتي كه اشك آدما معني فرياد منه
ترانه هامو گوش بده وقتي دلت پر از غمه // وقتي تو سُفرت شب و روز يه چيزي مثل نون كمه
با من بخون از مادري كه توي درد هاش سوخته بود // از اون جووني كه واسه نون شبش كليش رو فروخته بود
از پدري بخون كه صد هيچ باخته بود به سرنوشت // از بچه اي كه گشنه بود ولي مشق بابا نون داد مي نوشت


ياس
اين زندگي نفس كش مي خواد // هر مشكلي طرفت مياد
تو رو مي كشونه به سمت خودش // پاره نمي شي فقط كش مياي
سه شدي جسم بيخودي // که دیگه الكي حرص نمي خوري
مثل شلاقي كه تا ده تا بخوري دیگه بقيشو حس نمي كني
هر كي پرسيد سلام چطوري ؟؟؟ // جواب يك كلام دكوري
شكر يعني داغوني // ممكنه از زندگي هر آن ببري
داري فرار مي كني از اونا كه تو رو زير ميز دور زدن
با يه لبخند تلخ گفتي که اينم از اين ، اين نيز بگذرد
پدرت قطعا مرده // واسه زخمات مرهم درده
واسه اينكه جلوت سر بلند بشه // جلو أرباب سر خم كرده
مادرت كه ماوراي با مرام // كه تنها رفيق ماجراست
تو استرس آيندته // تا يه روزي دور از جون از پا درآد
مشكل تو پوله كه چشمات به جاي اشك با خون ترن
هرچند پولدارايي رو مي شناسم كه از من و تو داغون ترن
همه درگيريم // همه از حقيقت ها در ميريم
از قصه هامون فقط جوك ساختيم // مست كرديم و خنديديم
خوب دنیا خوبه هم خشن // درد هر كي قدر جنبشه
فقط اميدوارم كه تك به تك اينا رو هم جمع نشه
چون كه وقتي نقطه ای رسيد // كه سرسخت و عقده اي بشي
خشم توي شريانته // اون زمان وقت فريادته


همخوان (آمّين) اينقدر فرياد مي زنم تا گوش دنيا كر بشه // اينقدر مي گم كه شايد چشم خدا هم تر بشه
اينقدر مي گم كه صدام برسه به كل زمين // دعا كنيم بارون بياد دعا كنيم آمّين


ياس
صابخونه يه برگه از كيف // در اورد گفت ما رو خسته كردين
بزنين به چاك // نذارين برگردم من با حكم جلب قطعي
گفتيم حاجي مكه رفتي
مرگ هر كي كه دوست داري شب عيدي نذار حيرون و در به در شيم
ولی گفت دست من نيست
مادر زار مي زد // اساس خونه رو بار مي زد
صابخونه اي كه با حكم تخليه // هي خودش رو باد مي زد
پدر خسته بود از اين شانس // سرشكسته و پريشان
هر از گاهي بهم چشمك مي زد // كه بهم بگه نترس من اينجام
درس و مشقي ، نه // جمع و تفرق ، نه
ضرب و تقسیم ، نه // زنگ تفريح ، نه
بن بست يه مغز تعطيل // تو فكر ترك تحصيل
آدم همين وقت هاست كه مي تونه همه رو بشناسه // بشمار سه رفت اون كه همش مي گفتي جاش روي تخم چشماته
رفاقت ها بوي خيانت مي دن //نه نگو توي قيافت ديدم
يكي راست حسيني بهم بگه كه معني رفيق رو كيا فهميدن
اي كاش كه بتونم دليل نامردي ها رو بدونم همين // تا دو نفر رو با هم آشنا كرديم
تيم شدن كه بد منو بكوبن زمين
قلبتو ، عشقتو ، حستو ، وقتتو هزينه كن
كه آخرم بره با يكي ديگه تنهايي بشه نصيبمون ؟
زندگيت يه جزيره بود / قدم زدم در مسير تو / كه با لبخند بهم بگي همه اينا وظيفه بود ؟؟؟
يزيدتـــــــــو
............
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 20:06
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



برای تــــــو
برای چشم هایــت
برای مـــن
برای درد هایـــم
برای م ا
برای این همه تنـــهایی
ای کــــاش خدا کاری کـــند…




دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 18:17
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلامی به عشق
سلامی به انتظار
سلامی به باران چشمان یار
به بودن، نبودن، سکوت
به دشت تب آلوده بی قرار
کجایید خواب های پریشان من
که من ماندم و درد دوری یار
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 17:58
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ