یافتن پست: #درد

محمد
محمد
صندلی کنارصندلی ام بگذار.
همنشینی باتو " یعنی تعطیل رسمی تمام دردها...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/10 - 18:19
+6
محمد
محمد
پنداشت اگر شبی به سرمستی در بستر عشق او سحر کردم
شب های دگر که رفته از عمرم در دامن دیگران به سر کردم
دگر نکنم ز روی نادانی
قربانی عشق او غرورم را
شاید که چو بگذرم از او یابم آن گمشده شادی و سرورم را
رو، پیش زنی ببر غرورت را که عشق ترا به هیچ نشمارد
آن پیکر داغ و دردمندت را با مهر بروی سینه نفشارد
دیدگاه  •   •   •  1392/09/9 - 20:15
+6
zohre
zohre

ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد ؛ از دسـت دادن ِ کسـیه که دوستـش داریم ! امـا …. حقیقـت اینه که : از دست دادن ِ خــودمـون ، و از یــاد بردن ِ اینکه کـی هستیـم ! و چقدر ارزش داریم …. گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره … !

دیدگاه  •   •   •  1392/09/8 - 20:52
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تنهــــایـی یعنی یه وقتهایی هست میبینی فقط خودتی و خودت !
رفیق داری…
همــــــــدرد نداری!
خانواده داری…
حمــــــــایت نداری!
عشق داری…
تکیـــــــــه گاه نداری!
مثل همیــــشه….
همه چــــــی داری و …
دیدگاه  •   •   •  1392/09/8 - 18:32
+4
be to che???!!
be to che???!!

@NEGAR1992

بفرماییییییییییییید خااااااااانم خوشگل.....


همه دست به دعا آجیم سرش درد میکنه....


دیدگاه  •   •   •  1392/09/8 - 17:41
+2
AmirAli
AmirAli
بعضی آهنگها به درد این میخورن که بریزی توی فلشت و توی ماشین همش ردشون کنی تا برسی به آهنگ مورد علاقت !
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



درد من چشمانی بود كه





به من اشك هدیه میداد به دیگران چشمك




دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



برای تمام شیرزنان مهرآور وطنم ایران




من زنم ...
با دست هایی که دیگر دلخوش به النگو هایی نیست
که زرق و برقش شخصیتم باشد
من زنم....
و به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو
میدانی ؟

درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی
قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می آیند
دردم می آید

باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم
دردم می آید

ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است
به خواهر و مادرت که میرسی قیصر می شوی
دردم می آید در تختخواب با تمام عقیده هایم موافقی
و صبح ها از دنده دیگری از خواب پا میشوی
تمام حرف هایت عوض میشود
دردم می آید نمی فهمی
تفکر فروشی بدتر از تن فروشی است
حیف که ناموس برای تو ...... است نه تفکر
حیف که فاحشه ی مغزی بودن بی اهمیت تر
از فاحشه تنی است
من محتاج درک شدن نیستم
دردم می آید خر فرض شوم
دردم می آید آنقدر خوب سر وجدانت کلاه میگذاری
و هر بار که آزادیم را محدود میکنی
میگویی من به تو اطمینان دارم
اما اجتماع خراب است
نسل تو هم که اصلا مسول خرابی هایش نبود
میدانی ؟
دلم از مادر هایمان میگیرد
بدبخت هایی بودند که حتی میترسیدند باور کنند
حقشان پایمال شده
خیانت نمیکردند ..
نه برای اینکه از زندگی راضی بودند
نه ...
خیانت هم شهامت میخواست ...
نسل تو از مادر هایمان همه چیز را گرفت
جایش النگو داد ...
مادرم از خدا میترسد ...
از لقمه ی حرام میترسد ...
از همه چیز میترسد
تو هم که خوب میدانی
ترساندن بهترین ابزار کنترل است
دردم می آید ...
این را هم بخوانی میگویی اغراق است
ببینم فردا که دختر مردم زیر پاهای
گ.ش.ت -ا.ر.ش.ا.د به جرم موی بازش کتک میخورد
باز هم همین را میگویی
ببینم آنجا هم اندازه ی درون خانه ، غیرت داری ؟
دردم می آید که به قول شما تمام زن های اطرافتان خرابند ...
و آنهایی هم که نیستند همه فامیل های خودتانند ....
دردم می آید
از این همه بی کسی دردم می آید



سیمین دانشور


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:22
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نشسته بودم تکیه داده بودم به دیوار لپتاپم هم رو پام بود داشتم باهاش کار می‌کردم یهو قاب کنتور با سرعت افتاد پائین خورد رو شونم ، خیلی‌ دردم گرفت ، به مامانم میگم وای خوب که نیفتاد رو سرم . میگه سرت ۲ تا بخیه میخورد خوب میشد اگه افتاده بود رو لپتاپ چی‌ ؟!!!

روانی همین محبت مادریشم :|
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:33
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﮐـﯽ ﮔﻔـﺘﻪ ﺩﯾـﻔﺮﺍﻧﺴـﻞ ﻭ ﺍﻧﺘـﮕﺮﺍﻝ ﻫﯿـﭻ ﺟـﺎﯼﺯﻧـﺪﮔﯽ ﺑـﻪ ﺩﺭﺩ نمی خوره ؟! هان ؟؟؟
ﺑﻨـﺪﻩ ﺧـﻮﺩﻡ ﺑـﻪ ﺷـﺨـﺼﻪ ﺩﯾـﺮﻭﺯ ﺗﻤـﺎﻡ ﺷﯿـﺸـﻪ ﻫﺎیﺧـﻮﻧـﻤﻮﻧﻮ ، ﺑﺎ ﺟـﺰﻭﻩ های همیـﻨﺎ ﭘـﺎﮎ ﮐـﺮﺩﻡ !!!! بعلــههههه
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:20
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ