یافتن پست: #درد

sara
sara
در CARLO
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾ میشدیم
ﻭﻓﺘﯽ ﺁﻗﺎ ﺩﮐﺘﺮﻩ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭه ؟ ﭼﺘﻪ ؟
ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ به ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ … ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ ؟؟؟
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮیضیمون ﭼﯿﻪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ مامان می ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ …
ﺣﺎﻻ میخوام ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩتون ﻣﯿﺎﺩ ؟
ﺧﺐ حالا ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ ! ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ؛ ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ ﺗﻮﺍَﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ !
ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ …
ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 11:50
+6
be to che???!!
be to che???!!
خخخخخخخخخخخخخخخ{-1-}{-33-}{-20-}
انواع مردها 

مردها مثل مخلوط كن هستند در هر خانه يكي از آنها هست ولي نميدانيد به چه درد ميخورد!

مردها مثل آگهي بازرگاني هستند حتي يك كلمه از چيزهائي را كه ميگويند نمي توان باور كرد.

مردها مثل كامپيوتر هستند. كاربري شان سخت است و هرگز حافظه اي قوي ندارند.

مردها مثل سيمان هستند. وقتي جائي پهنشان ميكني بايد با كلنگ آنها را از جا بكني.

مردها مثل طالع بيني مجلات هستند. هميشه به شما ميگويند كه چه بكنيد و معمولاً اشتباه مي گويند.

مردها مثل پاپ كورن (ذرت بو داده) هستند. بامزه هستند ولي جاي غذا را نمي گيرند.

مردها مثل باران بهاري هستند. هيچوقت نميدانيد كي مي آيد، چقدر ادامه دارد و كي قطع ميشود.

مردها مثل نوزاد هستند، در اولين نگاه شيرين و بامزه هستند اما خيلي زود از تميز كردن و مراقبت از آنها خسته مي شويد.

 
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 08:50
+5
saman
saman

همیشه یک ذره حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود!"
یک کم کنجکاوی پشت "همینطوری پرسیدم!"،
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا!" ،
مقداری خِرَد پشت "چه میدونم!"
واندکی درد پشت "اشکال نداره" است...

دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 01:03
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نگران نباش

من انقدر امروز و

فردا های نیامدن را دیده ام

که دیگر هیچ وعده ی بی سر انجامی

خواب و خیال ارزو هایم را اشفته نمیکند

حالا یاد گرفته ام که فراموشی دوای درد همه ی

نداشتن ها

نخواستن ها

و

نیامدن هاست

یاد گرفتم که از هیچ لبخندی خیال دوست داشتن به سرم نزند

یاد گرفتم که بشنوم تا فردا و به روی خود نیاورم که فردا ها

هیچوقت نمیایند
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 22:22
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نگران نباش

من انقدر امروز و

فردا های نیامدن را دیده ام

که دیگر هیچ وعده ی بی سر انجامی

خواب و خیال ارزو هایم را اشفته نمیکند

حالا یاد گرفته ام که فراموشی دوای درد همه ی

نداشتن ها

نخواستن ها

و

نیامدن هاست

یاد گرفتم که از هیچ لبخندی خیال دوست داشتن به سرم نزند

یاد گرفتم که بشنوم تا فردا و به روی خود نیاورم که فردا ها

هیچوقت نمیایند
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 22:21
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
می پسـندم پاییـز را
که معافـم می کنـد
از پنـهان کردن
دردی که در صـدایم می پیچـد ُ
اشکی که در نگاهـم می چرخـد
آخر همه مـی داننـد
سـرما خورده ام . . . !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 22:19
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
♥♥گـیـــریــم تـمـآم دنـیـآ بـگـویـنــد مـآ مـآل هــم نـیـسـتـیــم . . .
مــآ بـه درد هـم نـمــیـخـوریـم !
گـیـــرم بـرآی زیـر یـک سـقـف رفـتـن
عـــ♥شــ♥ـق ، آخـریـن مـعـیـآر ایـن جـمـآعــت بــآشـد
گـیـــریــم دوسـت داشـتـن بـدون سـنـد حـرآم بـاشـد ! عـجـیـب بـاشـد بـآور نـکـردنـی بـآشـد . . . !
گـیـــرم تـآ آخـر عـمـر تـنـهـآ بـمـآنـم... گـیـــرم هــرگـز دسـتـآنـت در دسـتـآنـم قـفـل نـشـود...
مـــــــــَــ♥ـــــن امـآ . . . گـیـــر چــشـــمـآن تــوام . . . !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 22:00
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آنچه به ما گفته اند دوز و دغل بوده اســــــت
از جهل و نادانی و کاستی عقل بوده است
هر چه بر ما رفته است تقصیر خود بوده است
از لج و لجبازی و بحث بیخود بوده اســـــت
کنون گر به خود آییم نزاع فراموش شـــــــــود
قدرت ما قدرت کوروش و داریوش شــــود
تفرقه و جدایی همیشه درد حادیســــــــــــت
دوای این درد حاد فقط در اتحادیســـــــت
لشکر سعد و چنگیز هنوز هم مانده اســـــــت
با این اتحاد ما همیشه در مانده اســــــــت
دست در دست هم ویرانی را بسازیـــــــــــــم
جام مستی سرکشیم به این نقشه بنازیـم
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 19:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




رفاقت را جای عشق در دل سپردم تا با یاد دوست از درد هیچ عشقی نسوزم!




دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 19:22
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می گویند خنده بر هر درد بی درمان دواست
نمی دانم چرا خنده های من نمك دردهایم هست
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 17:37
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ