یافتن پست: #دروغ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







ﻣﻈﻠﻮﻡ ﮐﯿﺴﺖ؟
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﯾﻪ ﮐﻪ ﻣﺠﺒﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺍﺵ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﯿﺴﺖ
ﺗﺎ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﺍﺍﺍﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﺷﺎﺩ ﮐﻨﻪ
ﺍﯼ ﺟﺎ ﺍ ﺍ ﺍ ﺍ ﺍ ﺍﻧﻢ ! ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﮐﻪ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻣﻈﻠﻮﻣﻦ






دیدگاه  •   •   •  1393/02/23 - 10:50
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

خدااا !!
مگه دنیارو نیاف[!] تا بنده هاتو امتحان کنی ؟؟؟
نگاه کن !...
خیلیا اینجا دارن تقلب میکنن ...
بعضیا خیلی راحت دل میشکونن ...
بعضیا روزشونو با یکی میگذرونن شبشونو با یکی دیگه ...
یه عده خیلی راحت دروغ میگن ...
بعضیا خواب بقیه رو میگیرن ولی خودشون راحت میخوابن ...
بعضیا با حرفاشون اشک آدمارو در میارن ...
خدایا پس چرا ساکتی ؟؟

دیدگاه  •   •   •  1393/02/19 - 11:15
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دنیای عجیبی شده است . . .
برای دروغ هایمان ،
خدا را قسم میخوریم ،
و به حرف راست که میرسیم ؛
می شود جان ِ تــو…



دیدگاه  •   •   •  1393/02/19 - 11:12
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حقیقت جالب زندگی:
۱- تو میتونی همه دندوناتو با زبونت لمس کنی
۲-همه احمقها بعد از خوندن حقیقت اول اونو امتحان میکنن
۳- حقیقت اول یه دروغه
۴- الان تو لبخند زدی پس یه احمقی
دیدگاه  •   •   •  1393/02/17 - 18:05
+3
fereshte
fereshte
صبر یه دروغه بزرگه

باید رفت

واسه همیشه....

1 دیدگاه  •   •   •  1393/02/16 - 21:28
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هر چی مهربونتر باشی بیشتر بهت ظلم میکنن > هر چی صادق تر باشی بیشتر بهت دروغ میگن > هر چی دلسوزتر باشی بیشتر سرت کلاه میذارن > هر چی قلبتو آسونتر در اختیار بذاری راحت تر لهش میکنن > هر چی آرومتر باشی فکر میکنن آدم ضعیفی هستی > هر چی بیشتر به فکر دیگران باشی بیشتر حقتو میخورن > هر چی خودتو خاکی تر نشون بدی واست کمتر ارزش قائلن
دیدگاه  •   •   •  1393/02/15 - 21:51
+3
maryam
maryam

گاه دل به شاید ها می بندم ...
دروغ چرا ...؟
این روز ها دائم به شاید و شاید هایی که مربوط به توست امید وارم ...
شاید روزی بیاید که منو تو ،
مالِ یکدیگر شده باشیم ...
دیدگاه  •   •   •  1393/02/13 - 22:47
+5
*elnaz* *
*elnaz* *


 سکوت ..


 چه زیباست 


وقتی می دانی 


همه دروغ می گویند



دیدگاه  •   •   •  1393/02/13 - 22:07
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به بابام میگم خوب بچه بودیم مارو كتك زدیاااا

شتلق خابوند در گوشم میگه كره خر من كی دستم

رو شماها بلند شده ؟؟

من :|||
2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/13 - 21:29
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نرید بخونید به من فحش بدیدا ((;
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دوتا مردشور بودن
هر جنازهای میاوردن شکمشو وا میکردن غذا هاشو
میخوردن ,
یه روز شکم یکیو واز میکنن توش ماکارونی بود،
مرده شوره به رفیقش میگه من نمیخوام تو بخور,
رفیقش میگه چرا توکه ماکارونی خیلی دوس
داشتی !! ؟
میگه نمیخوام دیگه، رفیقشم همشو میخوره.
بعد که تموم میشه میگه میدونی چرانخوردم ؟
رفیقش میگه چرا؟ میگه چون توش مو بود ,
اونم حالش به هم میخوره همهرو بالامی اره ,
بعد اون یکی شروع میکنه به خوردن ،
رفیقش میگه نخور کثافت مگه نمیگی توش مو بود
چندش , رفیقش میگه : دروغ گفتم !
خواستم ماکارونی گرم بشه بعد بخورم
4 دیدگاه  •   •   •  1393/02/13 - 19:58
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ