♥ نگار ♥
نکند پنجره ای پشت صلیبم باشد
نکند میکرفونی داخل جیبم باشد
نکند این اس ام اس در جایی ثبت شود
نکند گریه پشت تلفن ضبط شود
نکند شاهد دعوامان در ماشین است
نکند داخل حمام تو را میبیند
نکند اسم تو را با دهنش بخش کند
نکند راز مرا تلویزیون پخش کند
نکند میداند آنچه که من میدانم
نکند پس فردا تیتر یک کیهانم
نکند رخنه کند در دل ایمانم شک
نکند لو بدهم اسم تو را زیر کتک
نکند نامه جعلی مرا پست کند
نکند این همه بد قلب مرا سست کند
تلخم و حل شده کابوس وجودم در سم
غیر تو از همه آدم ها میترسم
همه دانسته و نا دانسته جاسوسند
دستشان حلقه دار است و تو را میبوسند
کاشکی آخر این سوز بهاری باشد
کاشکی در بغلت راه فراری باشد
کاشکی از همه مخفی بشود این شادی
کاشکی وصل شود عشق تو به آزادی
کاشکی بد نشود آخر این قصه بد
کاشکی باز بخوابیم ولی تا به ابد
نکند رخنه کند در دل ایمانم شک
نکند لو بدهم اسم تو را زیر کتک
نکند نامه جعلی من را پست کند
نکند این همه بد قلب مرا سست
alijoon
قلب من قالی خداست
تار و پودش از پر فرشته هاست
پهن کرده او دل مرا در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب
برق می زند قالی قشنگ و نو نوار من از تلاش آفتاب
شب که می شود خدا روی قالی دلم
راه می رود؛ ذوق می کنم گریه می کنم
اشک من ستاره می شود
هر ستاره ای به سمت ماه می رود...
یک شبی حواس من نبود
ریخت روی قالی دلم شیشه ای مرکب سیاه
سالهاست مانده جای آن
جای لکه های اشتباه
alijoon
ببار باران
که دلتنگم....مثال مرده بی رنگم
ببار باران
کمی آرام....که پاییز هم صدایم شد
که دلتنگی و تنهایی رفیق با وفایم شد
ببار باران
بزن بر شیشه قلبم....بکوب این شیشه را بشکن
که درد کمتری دارد اگر با دست تو باشد
ببار باران
که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم از یادش
ببار باران
درخت و برگ خوابیدن
اقاقی....یاس وحشی....کوچه ها روزهاست خشکیدن
ببار باران
جماعت عشق را کشتن
کلاغا بوته ی سبز وفا را بی صدا خوردن
ولی باران ، تو با من بی وفایی
توهم تا خانه ی همسایه می باری
و تا من
میشوی یک ابر تو خالی
alijoon
یک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت
چهار فصل من بهاران بود ، حیف / باد پائیزی بهارم را گرفت
اعتباری داشتم در پیش عشق / با نگاهی ، اعتبارم را گرفت
عشق یا چیزی شبیه عشق بود / آمد و دار و ندارم را گرفت . .