یافتن پست: #دلتنگ

nanaz
nanaz
یه وقنهایی که دلتنگ و تنهایی، وقتهایی که دوست داری گوشه اتاقت بشینی و زار بزنی... اما بخاطر حفظ ظاهر و پنهون کردن غم چشمات یه لبخند مصنوعی به لبات میچسبونی... اون وقتها سخت ترین لحظات زندگی بابا و مامانه.... کافیه دعای آخر نمازشونو بشنوی...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 18:06
+5
بهناز جوجو
بهناز جوجو

دلتنگی یعنی : دقیقه به دقیقه گوشیت رو چک کنی و وانمود کنی که داری ساعت رو میبینی !!!

دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 17:47
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



حسرت!

یعنی رو به رویم نشسته ای

و باز خیسی چشمانم را

آن دستمال خشک بی احساس پاک کند

حسرت!

یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد

اما نتوانم از دلتنگی به ان پناه ببرم

حسرت!

یعنی تو که در عین بودنت

داشتنت را ارزو میکنم....!





دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 21:38
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



من دیوانه ان لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی.......



محکم در اغوشم بگیری و شیطنت وار ببوسیم.....



و من نگذارم.....



عشق من بوسه با لجبازی بیشتر میچسبد....!!


دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 17:55
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شمام وقتی دلتنگین و خوابتون نمیبره، اس ام اس هایی رو که براتون فرستاده دوباره میخونید عـــایــــا؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 14:36
*elnaz* *
*elnaz* *



زیر آوار این لحظه های غریب





سوسوی هیچ ستاره ای برای من نیست






دلم گرفته






یک دلتنگی همیشگی مدام همراه من است






کاش تو را ندیده بودم




دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 00:29
+3
sharareh
sharareh

 

دلم لک زده...!!!


برای یک عاشقانه ی آرام...!!!


که بشینم روی پاهات...!!!


بگذاری گله کنم...!!!


از همه این کابوسهایی


که چشم تورا دور دیده اند...!!!


دلتنگی را بهانه کنم


سرم را پنهان کنم


در گودی گلویت...!!!


تمام ریه ام را پر کنم


از عطر مردانه ات...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 22:28
+7
saeed
saeed


زیر آوار این لحظه های غریب





سوسوی هیچ ستاره ای برای من نیست






دلم گرفته






یک دلتنگی همیشگی مدام همراه من است






کاش تو را ندیده بودم


دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:11
+3
saeed
saeed
دلم برات تنگ شده
اما من...من ميتونم اين دوري رو تحمل كنم...
به فاصله ها فكر نمی كنم...ميدونی چرا؟؟
آخه... جای نگاهت رو نگاهم مونده...
هنوز عطر دستات رو از دستام ميتونم استشمام كنم...
رد احساست روی دلم جا مونده ...
ميتونم تپشهای قلبت رو بشمارم...
چشمای بی قرارت هنوزم دارن باهام حرف ميزنن...
حالا چطور بگم تنهام؟ چطور بگم تو نيستی؟

چطور بگم با من نيستی؟...
آره!خودت ميدونی... ميدونی كه هميشه با منی...
ميدونی كه تو،توی لحظه لحظه هاي من جاری هستی...
آخه...تو،توي قلب منی...آره!
تو قلب من...برای همينه كه هميشه با منی...
براي همينه كه حتی يه لحظه هم ازم دور نيستی...
براي همينه كه می تونم دوريت رو تحمل كنم...
آخه هر وقت دلم برات تنگ ميشه...
هر وقت حس ميكنم ديگه طاقت ندارم...
ديگه نميتونم تحمل كنم...
دستامو می ذارم رو صورتم و يه نفس عميق ميكشم...
دستامو كه بو ميكنم مست ميشم... مست از عطرت.
صداي مهربونت رو میشنوم...و آخر همهء اينها...
به يه چيز ميرسم...به عشق و به تو...آره...به تو...
اونوقت دلتنگيم بر طرف ميشه...
اونوقت تو رو نزديكتر از هميشه حس ميكنم...
اونوقت ديگه تنها نيستم
حالا من اين تنهايي رو خيلي خيلي دوسش دارم...
به اين تنهايي دل بستم...حالا ميدونم كه اين تنهايی خالی نيست...
پر از ياد عشقه... پر از اشكهای گرم عاشقونه...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 19:31
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺑﺎﺷﯽ
ﺗﻤﺎﻡ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﯾﮏ ﺳﺎﺣﻞ ﺭﺍ
ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻨﺪ
ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺩﻝ ﺗﻮ
ﺑﺎﺭﺍﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺧﯿﺲ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎ. . .
ﺧﺮﺍﺏ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻮﺟﻬﺎ . . . .




دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 18:49
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ