آن روز که دلت پیش دلم بود گرو/دستانه مرا سخت فشردی که نرو/حالا که دلت با دگری بند است کفشهای مرا جفت نمودی که برو؟

از تمام عطرهای دنیا


تنها لحظه‌ای


بویی شبیه آغوشت میخواهم


تا هوش از سر این همه


دلتنگی ببرد

وقتي دلت گرفت بشين به اندازه تمام دلتنگيات گريه کن . براي اينکه کسي اشکاتو نبينه ماهي کوچيکي شو و به ته دريا برو . ديگه نه کسي صداتو مي شنوه نه کسي اشکاتو مي بينه . حالا فهميدي چرا اب دريا شووره؟

و من آموختم که:

خواستن همیشه توانستن نیست...

گاهی خواستن داغ بزرگی است، که تا ابد بر دلت می ماند...

آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد / عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد


آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد


نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم فراموشت کنم اما نشد . . .

بدبختي يعني عمري تلاش كني شاه بشي اما بعد بفهمي بي بي دلت دلداده ي سربازه

از عجایب عشق است که تنها همان آغوشی آرامت میکند که دلت را به درد آورده

وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود
تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود
تنگ بلوری دلت درست مثل دل من
کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود
وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی
توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود
چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم
که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟
تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید
راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود
دیگه نه از تو خبری بود ،‌ نه از آرزوهات
قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود
یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و
اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی
عاشقیمون یه بازی شاید ،‌ یه الک دولک بود
نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی
کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود
قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت
کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود................

نمی بخشمت............................

هروقت حس كردي تمام درهابرويت بسته شده ودلت پرازقه هست دست ها تو تاجايي كه ميتوني بالا ببر وبا تمام قدرت بزن تو سرت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تف به زندگی، تف به عشق ، تف به دلتنگی ، تف به جدایی ، تف برسون تفم تموم شد !