dr.amirjadidi
عاشق ات شدم ریزه ریزه حرف میزنی گل میریزه ........وقتی که میخندی به روی من غم ازدلم میگریزه توچشمات میچرخه به سوی من غم ازدلم میگریزه ......
♥ نگار ♥
عاشق یكى شدم كه نباید میشدم
یكى كه بالا برم پایین بیام مال من نمیشه
عاشق كسى شدم كه شاید زیر بارون باهاش قدم نزدم
واسم شعراى عاشقونه نخونده
بهم نگفته تو دنیاى منى بى تو میمیرم
مثل فیلما سرم داد نزده بگه دیوونه من عاشقتم
ولى خوب تونست بدون اینچیزا منو عاشق خودش كنه
عاشق كسى شدم كه فقط باید رویاشو بسازم
این بار از سرنوشت گله ندارم
تقصیر اون كه نیست من اشتباهى عاشقش شدم
عاشق یكى شدم كه الان دلم بد هواشو كرده
خیلى سخته از بین كسایى كه آرزوشونى
دلتنگ كسى باشى كه هیچوقت سهم تو نمیشه
♥ نگار ♥
ﻣﯿﮕﻦ ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ ﮐﻞ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺑﺪﻧﺶ ﺍﺯ ﮐﻞ ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺑﺪ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ
ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﺨﺺ !!!...
ﺣﺎﻻ ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ... ؟؟؟؟؟
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﯾﻦ ﺯﺑﻮﻥ ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ
ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﻢ !...؟
ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻮﻡ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺷﮑﻢ ﺟﻠﻮ
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﺩ !.... ؟
ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺮﺩﺍ ﭼﻪ ﺷﺒﻬﺎﯾﯽ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺶ ﻧﯿﻮﻣﺪﻩ !.... ؟
ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻻﻣﺼﺐ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻣﺎ ﻣﺤﺒﺖ
ﻧﺪﯾﺪﻩ !... ؟
ﺍﯾﻦ ﻣﻐﺰ ﻻﻣﺼﺐ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺧﯿﻠﯽ
ﭼﯿﺰﺍ ﮔﺬﺷﺘﻪ !... ؟
ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺟﻮﻭﻧﯿﺸﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ
ﺍﺻﻼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ !... ؟
ﺍﯾﻦ ﻻﻣﺼﺒﺎ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻪ ﺩﺭﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﯾﻪ ﻫﺎﺵ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﮐﻢ
ﻟﻄﻔﯽ ﺩﻭﺳﺘﺎﺷﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻪ !...؟
ﻓﻜﺮ ﻧﮑﻨﻢ !!!!...
ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺸﻪ !!!... ؟؟!!!!
dr.amirjadidi
چندجمله ازته دلم.....اونی که ازمن گذشت .واسه من درگذشت روحش شادویادش فراموش.....
dr.amirjadidi
دل ات بامن هماهنگه نگاه تو.توچشمامه تنه توبامن میرقصه همون حسی که میخوامت.تواین دنیا واسه شبها جزاغوشت بنایی نیست ...بااین حالی که من دارم جزاینجا دیگه جایی نیست ّّّّّّّّّّ.توهمین اینجاها تومیمونم توهمین جاهواخوبه نفس توسینه نمیگیره دلم واس تومیکوبه .من یک دیوانه ام وقتش عاقل شم توتن ات خوبی حق بده عاشق شم عمرام گشتم تاتوبیداشی هیچی نمیفهمم فقط میخوام باشی
dr.amirjadidi
اگه تونبودی من دلمومیدادم به کی_اگه تونبودی من میشدم عاشق کی خوشبختی یعنی اینکه دسستتو تودست من میزاری دنیابی تونمیخوام بگوازتوبدون من بیزاری .بیابهم بگوتوهم مثل من حس تومنوتنهانمیزاری منودوست داری همانجوری که دوستت دارم .بیاخودت ببین بی توبرازروزهای تکراری بازگریه بازداری باسه هرکاریی تونباشی.....
♥ نگار ♥
مردم منو می دیدن و میگفتن مخش تکون خورده
ولی من به مامانم میگفتم من دلم تکون خورده نه مخم
مادرم میگفت : گور بابای مخ، تو دلت دلت قد صد تا مخ می ارزه ..
به خدا گفت، به همین زمین قسم گفت.
" خسرو شکیبایی "
♥ نگار ♥
ی وقتایی . . .
ک کـم هم نیست . . .
خیلی ک دلـم میگیرہ . . .
گریه نمیکنـم
ی لبخند کش دار تلخ میزنـم
پاهامو تکون میدم
با موهام ور میرم
بعد خیرہ میشـم ب دیوار سفید رو ب رو . . .!
بعد پوست لبمو میکَنـَم
بغضمو میخورم
ک ی وقت اشک نشه آخه قرارہ محکـم باشـم
بعد پا میشم خودمو تو آیینه نگاه میکنـم ی لبخند کش دار تحویل خودم میدم
بعدشـم ی چایی میریزم
ی موسیقی غمگیـن . . .
تو دلم میگـم زندگی قشنگه
آروم باش . . .
محکـم باش . . .!
♥ نگار ♥
دلم تنگ شده است...برای تو،برای تکیه کلامهایت...
آنهافقط تکیه کلامهای تونبودند!!من نیزبه آنهاتکیه کرده بودم
(ی دونه ی من)