♥ نگار ♥
یکی از فانتزیام اینه که پشت به دوربین رو به صندلی نشسته باشم
چشمام بسه
بد یکی بیاد اسلحه رو بزاره رو سرم
منم بگم: بلاخره اومدی! خیلی وخته که منتظرتم
بد اون بگه: اماده ای
منم بگه زودتر تمومش کن
بد یه تیر تو مغزم خالی کنه
روانیم خودتی …)))))))))))))))))))))
چشمام بسه
بد یکی بیاد اسلحه رو بزاره رو سرم
منم بگم: بلاخره اومدی! خیلی وخته که منتظرتم
بد اون بگه: اماده ای
منم بگه زودتر تمومش کن
بد یه تیر تو مغزم خالی کنه
روانیم خودتی …)))))))))))))))))))))