علـــــــــــــــــی
تق تق تق
.
.
کیه؟
.
.
.
من گدای دوره گردم اومدم دورت بگردم
علـــــــــــــــــی
نذر کرده ام
صد دور تسبیح
اهدنا صراط المستقیم بخوانم
شاید
مرا که میبینی
دیگر مسیرت را کج نکنی!!!
nahid
مي بخشم كساني را كه هرچه خواستند با من ، با دلم، با احساسم كردند و مرا در دور دست خودم تنها گذاردند و من امروز به پايان خودم نزديكم ،
پروردگارا
به من بياموز كه در اين فرصت حياتم آهي نكشم براي كساني كه دلم را شكستند.
reza
آسمونا پرستاره همه فصلامون بهاره
روی هر بام و دیواری پر عکس یادگاری
کهکشونا پر ماهه خبرای خوش تو راهه
پشت هر پنجره گلدون خونه هامون پر مهمون
کلبه ها پر چراغه گلای شب بو تو باغه
ساحل دریا پر از نور غصه از قلبای ما دور
باغچه ها پر ترانه پر شعر عاشقانه
چمدونا پر سیبه وسوسه چه بی نصیبه
شهر و کوچه پر بارون قصه ی لیلی و مجنون
ایوونا پر قناری نه فراری ٬ نه حصاری
طاقچه ها خونه ی شمعدون مهربونیا فراوون
یه قرار خیلی ساده زیر بید پیر جاده
وعده مون هرجا که خورشید بیشتر از همیشه تابید
reza
نمی دانم چرا بعد از عبور از
دقیقا سیصد و هشتاد و نه شب
کماکان لحظه ها بیدار و زنده
کماکان دستها مرداد،در تب
کماکان سجده ها لبریزِ نفرین
کماکان خنده ها زهر هلاهل
تمام حرف ها نقش کف دست
به روی ماسه های خیس ساحل
دوباره چهره ها اندوه،اندوه
دوباره بغض ها فریاد،فریاد
بلندِ آسمان کوتاهِ کوتاه
دوباره خاطرات … ای داد و بیداد
تمام زندگی دور تسلسل :
دوباره،بازهم،یک بار دیگر
دوباره روی گردنهای زخمی
طناب خسته ی یک دار دیگر …
maryam
تقصیر برگها نیست. آدمها همینند! نفس میدهی له ات میکنند...!
قربون دست شکلک های درست در مون بذار
1390/12/29 - 01:02