hadith
سالیانی دور
فالگیرانی تو را از انحنای خط های دست هایم
بشارت دادند
آمدی
دست هایم صاف صاف شد...
parnian
این گربه ها هم آدم شدن واسه ما ؟
قبلنا هیبتی داشتیم.از دور پخ میکردیم 3متر رو هوا بودن،
حالا از کنارمون رد میشن،نگاه معنادار چن ثانیه ای هم میکنن!
همینمون مونده به نشانه افسوس سرم تکون بدن!
حمید
یادته یه روز بهم گفتی : هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که
نکنه نامردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده ... گفتم : اگه بارون نبود چی
؟ گفتی : اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمونم گریش می گیره ... گفتم :
یه خواهش دارم . وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار .
گفتی : به چشم ... حالا امروز من دارم گریه می کنم اما آسمون نمی
باره ... تو هم اون دور دورا ایستادی
M 0 R i c A R L0
ma dg berim bekhaaaabim...masalan mikham sobe zod beram koh....shabe hamegi bekheeeeeeeeyrrrrr....doseton midaraaaaaam