یافتن پست: #دور

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خوشبختی یعنی بیام خونه قهر باشیم
ببینم رو در یادداشت نوشتی(( آقایی قهر باشیم هم حق نداری وقتی از بیرون میای بغلم نکنیا گفته باشم))

منم بیام در حالی که دستام دورت حلقه شده بگم <قهر باشیم هم حق نداریا کل روز بهم زنگ نزنی صداتو نشنوم دیوانه میشم>
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 18:26
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﯿﭙﺮﺳﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﯿﮕﻪ ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻧﮕﯿﺮﻡ
ﺗﻮ ﻣﯿﺎﯼ ﻣﻨﻮ ﺑﮕﯿﺮﯼ؟؟؟؟
سریع از محل حادثه دور شدم
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 21:06
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
توجه کردین تو همه ی قسمتای کیمیا ، کیمیا و مامانش حداقل سه بار با هم روبوسی می کنن؟؟؟؟حتی اگه نیم ساعت پیش همو دیده باشن؟؟؟؟؟
من که یه بار تقریبا سه ماه از خونه دور بودم وقتی برگشتم همه گفتن اه باز این تن لش برگشت !!!!
9 دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 21:05
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قلب من آشیانه توست

عاقبت بر میگردی

هرچندبال بزنی و دور بشی

****
هیلانه ی تو دلی منه
هه ر دییته وه
چه ن دور بفری
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 16:32
+1
فاطی
فاطی
هعی...{-60-}
13 دیدگاه  •   •   •  1394/10/29 - 13:54
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز از یه بچه پرسیدم کلاس چندمی خاله!؟؟
گفت:کلاس هفتم که به دوره ی شما میشه دوم راهنمایی اما الان بش میگن سال اول دروره ی اول متوسه!
چند روزیه بهش که فکر میکنم کلم دود میکنه بابام رو سرم کباب دُرُس میکنه!
جاتون خالی امشبم جوج داشتیم:)))))
دیدگاه  •   •   •  1394/10/28 - 20:14
+5
ناظر ارسالی هاnaaman
ناظر ارسالی هاnaaman
تموم شد که  از دلم که دور شد                                                 

اونو می دیدم که با اون یکی آروم شد     
دیدگاه  •   •   •  1394/10/28 - 17:43
+1
مرتضی
مرتضی
 ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﯼ ﯾﮑﯽ ﻣﺜﻞ ﻧﻮﮎ ﭘﺮﮔﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺭﻩ ﭘﺎﺕ ﺛﺎﺑﺖ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ، ﻫﺮﻃﻮﺭ ﺑﭽﺮﺧﯽ ، بکشی ، ﺗﮑﻮﻥ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻩ ﺗﻮﺍﻡ ﺩﻭﺭﺵ ﺑﮕﺮﺩ ؛ ﺩﻭﺭﺵ ﻧﺰﻥ …
آخرین ویرایش توسط Mori در [1394/10/28 - 13:07]
دیدگاه  •   •   •  1394/10/28 - 13:05
+5
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
هر چه ** خــــدايـــى ** نيست
فرو ريختنى ست .....!!
15 دیدگاه  •   •   •  1394/10/23 - 08:35
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



چرا به شیر آب شیرمیگویند؟؟؟

در سال های دور ایران؛تنها دوشهر بیرجند و تبریز آب لوله کشی داشتند که آن صنعت را از روسیه به امانت برده بودند.و در کلان شهری مثل تهران مردم از آب چاه که تمیز و سالم نبوداستفاده می کردند.در شهر تهران تنها سه قنات وجود داشت که آن هم متعلق به سه سرمایه دار تهرانی بود.یکی از این قنات ها که به سرچشمه معروف بود(وهست) متعلق به سرمایه داری بود که بچه دار نمیشد.او نذر کرد اگر بچه دار شود؛ برای تهرانیان آب لوله کشی فراهم کند. پس از مدتی بچه دار شد و برای ادای نذرش به اتریش رفت تا مهندسانی را از آنجا برای لوله کشی آب بیاورد.در هر کشوری حیوانی که برای آنها مقدس است را بر سر خروجی آب می گذاشتند.مثلا در فرانسه سر خروس استفاده می کنند.او دید در اتریش،هر جا خروجی آب است؛سردیسی از شیر هست.پس بر سرچشمه آب که برای مردم فراهم کرد،سر شیری گذاشت.و مردم هروقت برای برداشتن آب به آنجا می رفتندومی گفتند: رفتیم از سر شیر آب آوردیم!
دیدگاه  •   •   •  1394/09/8 - 10:56
+3
صفحات: 1 2 3 4 5 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ