♥ نگار ♥
در بوووووووسه
زن
بوسه هایش،نوازش هایش،به آغوشت پناه آوردن هایش،خندیدن هایش،گرمای نگاهش،حلقه کردن دستاش توی دستات،هرلحظه با تو بودن هایش،و حتی در آغوشت،خوابیدن هایش
از سر عشق است...
زن تا عاشق نشود،
نمی بوسد،نمی خندد و دستش را به دستانت نمی دهد...
اگر نگاهش را برگرداند از زاویه نگاهت،اگر دستانش را دزدید از میان دستانت،اگر خودش را کشید کنار از جلوی چشمانت،اگر فاصله گرفت از قدم هایت،بدان از چیزی نگران است...
بدان از رابطه تان می ترسد...
از تداومش و از عاقبتش...
بدان دلش قرص نیست...
بدان یک فاصله ایی بینتان افتاده...
بدان یک حرفی سر دلش سنگینی می کند...
بدان می ترسد...
بگذار آرام شود...
با اعتماد در گوشش زمزمه کن
دوستش داری.....
بوسه هایش،نوازش هایش،به آغوشت پناه آوردن هایش،خندیدن هایش،گرمای نگاهش،حلقه کردن دستاش توی دستات،هرلحظه با تو بودن هایش،و حتی در آغوشت،خوابیدن هایش
از سر عشق است...
زن تا عاشق نشود،
نمی بوسد،نمی خندد و دستش را به دستانت نمی دهد...
اگر نگاهش را برگرداند از زاویه نگاهت،اگر دستانش را دزدید از میان دستانت،اگر خودش را کشید کنار از جلوی چشمانت،اگر فاصله گرفت از قدم هایت،بدان از چیزی نگران است...
بدان از رابطه تان می ترسد...
از تداومش و از عاقبتش...
بدان دلش قرص نیست...
بدان یک فاصله ایی بینتان افتاده...
بدان یک حرفی سر دلش سنگینی می کند...
بدان می ترسد...
بگذار آرام شود...
با اعتماد در گوشش زمزمه کن
دوستش داری.....