یافتن پست: #دوست

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم برایت تنگ نشده ... اصلاً ..
دوست ندارم ببینمت ... هیچوقت ..
خاطراتمان تکرار نمیشوند دیگر ... هرگز ..
.
.
.
اما با تمام وجود دوستت دارم ... همیشــــــــهـِ .. .
دیدگاه  •   •   •  1393/04/13 - 17:32
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هَر كی كِه مَنو دوست نَداره, روزه اش باطلِه

از من گفتن بود :))))
دیدگاه  •   •   •  1393/04/13 - 17:11
+3
xroyal54
xroyal54
بقیة الله

صدای زمزمه های حضور را در میان بغض های هر شبم می شنوم.


 ولی تمام جعه های خوب من تهی زآمدنت.


 غروب شد،سحر برفت،سکوت آمد و برفت و نم نم سپید اشک روی گونه ام روان، آمد و برفت تو باز هم نیامدی .


 خسته ام!


 ز بهر سالهای بی امان سالهای سبز انتظار وخسته از ستم ،از گناه های شیعیان و باز هم…


بیا و با دوباره بودنت تمام کاش های کاش من تمام کن بیا و باز هم بپاش رنگ عشق، رنگ آبی حقیقتی را به روی ای کاش های کاش من. دلم بسی گرفته است…بهر سالهای باتو


  بودن ونبودنت، از تو خواندن وندیدنت،از تو گفتن و… .


 امید روح خفته ام بیا و روشنی بده به قلب های بی قرار. به بغض های بی امان به انتظار و انتظار  و انتظار


شرمنده ایم. می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .


می دانیم كوتاهیها ، نادانیها و سستیهای ما ، ستمهایی است كه در حق تو كرده ایم .


به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم .


اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم .


اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابانها را در نوردیم ، در می نوردیم .


اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به كوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم .


ای یوسف زهرا !


سراسر جهان را تیره روزی فرا گرفته است .


نیازمندیم ! محتاجیم و در عین حال گناهكار


از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر كن .


یا صاحب الزمان !


چه شبها و روزها كه در فراق تو آرام و قرار نداریم .


در دوران پر درد هجران ، اشك می ریزیم و می گوییم :


تا به كی حیران و سرگردان تو باشیم. تا به كی رخ نادیده ترا وصف كنیم .


با چه زبانی و چه بیانی از اوصاف تو بگوییم و چگونه با تو نجوا كنیم .


سخت است بر ما ، كه از دوری تو ، روز و شب اشك بریزیم .


سخت است بر ما ، كه دوستان ، یاد تو را كوچك شمارند .


یا بقّیةالله !


خسته ایم و افسرده، نالانیم و پژمرده، گریه امانمان را بریده است . غم دوری ، دیوانه مان كرده است .


اما نمی دانیم چه شیرینی و حلاوتی در این درد و دوری است كه می گوییم :


كجاست آن كه از غم هجران تو ناشكیبایی كند .


تا من نیز در بی قراری ، یاریش دهم


كجاست آن چشم گریانی كه از دوری تو اشك بریزد ؟


تا من او را در گریه یاری دهم


مولای من ! دیدگانمان از فراق تو بی فروغ گشته اند .


ای كاش پیش از مردن ، یك بار ترا به یك نگاه ببینیم .


درازی دوران غیبت ، فروغ از چشمانمان برده است.


كی می شود شب و روز تو را ببینیم و چشمانمان به دیدار تو روشن گردد ؟


شكست و سرافكندگی ، خوار و بی مقدارمان كرده است .


كی می شود تو را ببینیم كه پرچم پیروزی را برافراشته ای ؟


و ببینیم طعم تلخ شكست و سرافكندگی را به دشمن چشانده ای .


كی می شود كه ببینیم یاغیان و منكران حق را نابود كرده ای ؟


و ببینیم پشت سركشان را شكسته ای .


كی می شود كه ببینیم ریشه ستمگران را بركنده ای ؟


و اگر آن روز فرا رسد و و ما شاهد آن باشیم، شكرگزار و سپاسگو نجوا می كنیم :


الحمدلله رب العالمین .

4 دیدگاه  •   •   •  1393/04/12 - 02:51
+9
*elnaz* *
*elnaz* *
سلام....
8 دیدگاه  •   •   •  1393/04/11 - 21:54
+3
farhad
farhad
یک ﺳﺎﻋﺖ ﭘﯿﺶ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺑﻬﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
"ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﮐﺎﺕ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻫﻢ
ﺟﺪﺍ ﺷﯿﻢ"
ﻣﻨﻢ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﭼﯽ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺮﻩ، ﯾﻬﻮ ﻫﻮﻝ ﺷﺪﻡ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ :
ﺍﺯﺕ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺍﻡ
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ،ﭘﺸﺖ ﺗﻠﻔﻦ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﺟﺎﯼ ﺭﻭﺩﻩُ ﻣﻌﺪﺵ ﻋﻮﺽ
ﺷﺪ :))) بعدﻡ ﮔﻔﺖ ﻓﺪﺍﺕ ﺷﻢ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﻧﻤﮑﯽ ﺑﻮﺱ ﺑﻮﺱ ﻏﺮﻭﺏ
ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ :|
1 دیدگاه  •   •   •  1393/04/11 - 16:43
+4
farhad
farhad
ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺯﯾﺮﺁﺑﯽ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ !

ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺎ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯿﻢ

ﻭﻟﯽ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﻫﻢ ﺁﺏ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺯﻻﻟﻪ،

ﻫﻢ ﻣﺎﻫﯿﺎﺵ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺩﻭﺳﺘﻦ !

آﺭﻩ . . .
دیدگاه  •   •   •  1393/04/11 - 16:36
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اینایی که تو عصبانیت هر چی دوست داری بهشون میگی اخر بغلت میکنن میگن باشه فقط تو اروم باش : ||

فتوشاپن ?
من ازینا میـــــــــخوام ...
4 دیدگاه  •   •   •  1393/04/10 - 19:47
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ - ﻧﻴﻮﺗﻦ
ﺭﺍﺯ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ!
ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ - ﺃﺩﻳﺴﻮﻥ
ﭼﺮﺍﻛﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﭼﺮﺍﻍ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ !
ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ - ﺃﻓﻼﻃﻮﻥ
ﭼﺮﺍﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻬﺮ ﻓﺎﺿﻠﻪ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ
ﺍﺳﺖ
ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ - ﺭﻭﻣﻴﻮ
ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺧﺘﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ !
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ ؛
ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘشاﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ،
ﻫﺮﮔﺰ ﻭﻫﻴﭽﮕﺎﻩ
ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺩﻭﺳﺘشاﻥﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ ،
ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺯﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺩﻳﮕﺮ برایم ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ..../
4 دیدگاه  •   •   •  1393/04/10 - 19:32
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
داداش کوچیکم کلاس اول بود گوشیو برداشته به دوستش زنگ بزنه
مامان طرف گوشیو جواب داده،
داداشم میگه ببخشید علی هست؟
مامانه میگه شما؟
میگه من بغل دستیشم!!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/10 - 19:31
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خطایِ چشــــم
نــــه !
خطایِ قلبــــ بود !
او مـــــرا دوستــــــ نداشتــــــ . . .
دیدگاه  •   •   •  1393/04/10 - 19:27
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ