♥ نگار ♥
یه ایرانی و یه ژاپنی با هم رفیق بودن ژاپنی ایرانی رو میبره کنسرت خودشون خواننده میگه جینگ جنونگ ایرانی میپرسه چی گفت:ژاپنی: هوا خوبه عشق زیباست دیدن یار آرزوست دلم اونو میخواد ...ایرانی: توی دو جمله این همه حرف گفت؟
ایرانی ژاپنی رو میبره کنسرت شجریان شجریان میگه: هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاژاپنی میپرسه چی گفت:ایرانی: هیچی هنوز چیزی نگفته
♥ نگار ♥
بچه که بودیم وقت فیلم دیدن کنترل ویدئو دست پدرم بود اونم تا فاصله مرد
و زن از یه گوسفند کمتر می شد
می زد می رفت جلو. یه بار تایتانیکو تو ۲۰ دقیقه دیدیم.
♥ نگار ♥
می دانید اگر پسر ها نبودند چی می شد؟
1-دیگه کی بود که دخترها مسخرشون کنه؟
2-دیگه کی بود که با دیدن دخترها دست وپایش شل بشود؟
3-دیگه کی بود که دخترها خرش کنند؟
4-دیگه کی بود که دخترها سرشون داد بزنند؟
5-دیگه کی بود که ساعت 7صبح مثل کشیکی ها دم در خونه دختر ها واسته؟(ونگهبانی بده؟)
6-دیگه کی بود که داداش دخترها به باد کتکش بگیره؟
7-دیگه کی بود که برای عشق دخترها بخونه؟
8-دیگه کی بود که بابا هر روز عین خر ازش کار بکشه؟
و......
حالا اگر دختر ها نبودند چی می شد؟
1-دیگه کی بود که به بابا مربا بده ؟
2-دیگه کی بود که پسرها را خمار کنه؟
3-دیگه کی بود که پسر ها سرکار بذاره؟
4_دیگه کی بود که حال پسر ها را بگیره؟
5-دیگه کی بود که عین فرشته مهربون که سر راه پینوکیو سبز شد اونو از دروغ گویی باز دا
♥ نگار ♥
ماه در روی کسی غیر تو دیدن ممنوع
ناز چشم کسی جز تو خریدن ممنوع
تابلویی بر سر دروازه ی قلبم زده ام
که ورود احدی جز تو اکیدا ممنوع
♥ نگار ♥
دل می شود از تو قرص با یک بوسه
احوال مرا بپرس بــــــــــــا یک بوسه
لب های تو نسخه ای مرا پیچیدند
صبح و شب و ظهر، قرص، با یک بوسه!!
................................................
مصراع نخست: من تو را می بوسم
در مصرع بعد هم تو را می بوسم
ایراد ندارد! به کسی چه! اصلا
شعر خودم است من تو را می بوسم!
............................................
بی دغدغه همچنان تو را می بوسم
بی بوسه عزیز! در خودم می پوسم
آنقدر به بوسه ی تو معتادم که
یک قافیه در میان تو را می بوسم!
.........................................
وقتی (به سلامت) است روی لب تو
انگار قیامت است روی لب تو
لب بر لب تو... دوباره برمی گردم
این بوسه امانت است روی لب من!
.........................................
عمریست شبانه روز لب هایت را...
لب باز نکن هنوز لب هایت را...
نه! سیر نمی شوم به چندین بوسه
بر روی لبم بدوز لب هایت را!
......................................
تا از لب تو شنید بوسه بوسه
از روی لبم پرید بوسه بوسه
پس کی تو مرا...؟ کی تو مرا...؟ کی تو مرا...؟
جانم به لبم رسید بوسه بوسه
....................................
عشق آمد و ناگهانی از بوسه نوشت
یک آیه ی آسمانی از بوسه نوشت
با قرمز لب های قشنگت تا صبح
بر روی لبم رمانی از بوسه نوشت
......................................
امروز خراب دیشبم از بوسه
لبریز حرارت و تبم از بوسه
بر روی لبم بدوز لب هایت را
امروز که من لبالبم از بوسه
..................................
می آیی و آب می شود تب هایم
مهتاب تمام می شود شب هایم
لب بر لب تو گذاش... بیدار شدم
طعم گس بوسه می دهد لب هایم
......................................
عادت کرده فقط به گرما لب هات
می سوزد از سوزش سرما لب هات
می ترسم اگر لبم به لب هایت خورد
آلوده شود به آمفولانزا لب هات!!
...............................
می لرزم و ضعف دید دارم دکتر
مجنونم و شکل بید دارم دکتر
لبهای من از تب جنون می سوزند
بوسیدگی شدید دارم دکتر!!
..............................
در آب که شستی تن بی تابت را
دیدند تمام رودها خوابت را
لبهام به شکل بوسه ـ ماهی شده اند
بنداز درون آب قلابت را